بقره: 13 «آمِنُوابِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً»بقره: 41، بنظر نگارنده مراد آن
نيست كه: عقيده پيدا كنيد و معتقد باشيد كه آن بسته باستدلال و مشاهده براهين است،
بلكه مقصود آنست كه: بخدا و بحق تسليم شويد. ايضا در آياتيكه خطاب «ياأَيُّهَا الَّذِينَآمَنُوا»آمده
منظور آن نيست كه: اى باور كنندگان خدا و حق، بلكه اى تسليم شوندگان. ولى ميدانيم
كه تسليم بعد از علم و عقيده است. تكميل اين بحث با مطالعه «اسلام» و
«كفر» است.
أَمَة:كنيز مملوك. «وَلَأَمَةٌمُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ»بقره: 221، جمع آن در قرآن اماء
آمده «وَالصَّالِحِينَ مِنْ
عِبادِكُمْ وَإِمائِكُمْ»نور: 32.
أَنْ: (بفتح
الف) حرفى است بر چهار وجه باشد: حرف مصدرى ناصب مضارع مثل «وَأَنْتَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ»بقره: 184 يعنى «صومكمخير لكم».
مخفّف از ثقيله مثل «عَلِمَأَنْسَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى»مزمّل: 20 كه در اصل انّ بود،
مفسّره كه ما قبل خود را تفسير ميكند مثل «فَأَوْحَيْناإِلَيْهِأَنِاصْنَعِ الْفُلْكَ»مؤمنون:
27. تأكيد
مطلب و اغلب پس از حرف لمّا واقع ميشود نحو «فَلَمَّاأَنْجاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ»يوسف: 96.
إِنْ: (بكسر
الف) بر چهار وجه باشد:
1- حرف
شرط كه دو (شرط و جزاء) را جزم دهد، مثل «إِنْيَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ».
2- مخفّف از ثقيله و اكثرا در جوابش لام مفتوح مييايد. مثل «إِنْكانَ وَعْدُ رَبِّنا
لَمَفْعُولًا».
3- حرف نفى و بيشتر در جوابش الّا ميايد مثل «إِنِالْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ ...إِنْأَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى»در قاموس گويد: اينكه گفتهاند در
جوابش هميشه الّا و يا لمّا ميايد مثل «إِنْكُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ»مردود است زيرا در قرآن مجيد آمده «إِنْعِنْدَكُمْ مِنْ
سُلْطانٍ»يونس:
68 «إِنْأَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما