در ظاهر تسليم نشدند و اقرار نكردند نظير اين آيه قول موسى عليه
السّلام است بفرعون كه فرمود: «لَقَدْعَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ»اسراء:
102 فرعون يقين داشت كه آيات از جانب خداست ولى تسليم نبود.
39 خدا
را خالق خود ميدانست و او را «ربّ» خطاب
ميكرد. بمعاد نيز عقيده داشت لذا ميگفت: تا روز قيامت مهلتم ده: «أَنْظِرْنِيإِلى يَوْمِ
يُبْعَثُونَ»اعراف:
14. ايضا بانبياء معتقد بود و ميدانست بعباد مخلصين راهى ندارد و آنها را نتواند
فريفت «إِلَّاعِبادَكَ مِنْهُمُ
الْمُخْلَصِينَ»حجر:
40 با
همه اينها در بارهاش فرموده «أَبىوَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ»بقره: 34.
بسيارى از اهل كتاب بحضرت رسول (ص) عقيده داشتند و ميدانستند كه او
پيغمبر است و حتى او را مانند پسران خود ميشناختند ولى حق را كتمان ميكردند و
بعقيده خويش تسليم نبودند «الَّذِينَآتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ
أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ
يَعْلَمُونَ»بقره:
146 آيه 20 سوره انعام نيز همين است ولى ذيل آن چنين ميباشد: «الَّذِينَخَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لايُؤْمِنُونَ».
پس ايمان بمعنى اعتقاد و تصديق نيست و گر نه ميبايست اين اشخاص مؤمن
باشند بلكه ايمان بمعنى تسليم است. مؤمن كسى است كه بحق تسليم باشد و آن قهرا با
عمل توأم است و بدون آن مصداق ندارد.