مرحوم نراقى هم در خصوص عموميت لفظ حدود مىنويسد: «الظّاهر دخول
التعزيرات فى الحدود.»[1] 4. واژهى تدرء (درأ) كلمه تدرأ از ريشۀ «درأ»، در لغت به معناى دور كردن، رد كردن و
دفع كردن آمده است. در قرآن مجيد آمده است:«وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ؛*بد را با خوب دفع مىكنند» (رعد، 22). همچنين در جاى ديگر چنين آمده است:«قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ؛بگو مرگ را از خويش دور كنيد» (آل عمران، 168).
نيز
به معناى دفع عذاب و سقوط مجازات در قرآن آمده است:«وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذٰابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهٰادٰاتٍ
بِاللّٰهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكٰاذِبِينَ؛چهار بار گواهى دادن و سوگند به خدا خوردن آن زن كه آن مرد قطعا از
دروغگويان است، عذاب را از وى بازمىدارد» (نور، 8). صاحب مجمع البحرين ذيل آيات فوق، ضمن اشاره به حديث «ادرءوا الحدود
بالشبهات» مىگويد: «ادرءوا يعنى ادفعوا بها». بدين ترتيب، لغت «تدرء» يعنى به واسطه شبهات، مجازات از اشخاص دفع و
دور مىشود. مبحث سوم: ملاك در عروض شبهه مسألهاى كه در رابطه با قاعدهى درأ مطرح مىشود اين است كه ملاك در
حصول شبهه چيست؟ يعنى عروض شبهه نزد چه كسى معتبر است؟ آيا بايد شبهه براى قاضى
حاصل شود تا مجازات ساقط گردد يا براى متهم و يا اينكه براى هر يك از آن دو حاصل
شود كفايت مىكند؟ بنابراين، سه احتمال براى اين مسأله متصور است: احتمال اول: ممكن است گفته شود كه ملاك در سقوط مجازات، حصول شبهه
نزد قاضى است؛ زيرا مخاطب اوامرى همانند «ادرءوا الحدود بالشبهات»، قضات هستند. اين قضات هستند كه اختيار صدور حكم به مجازات و اجراى آن را دارند.
در اين[1] نراقى، عوائد الايّام، چاپ سنگى، ص 196.