4. مفهوم هتك هتك چگونه واقع مىشود؟ تا آنجا كه در متون دقت كردهايم، فقها هتك
حرز را تعريف نكرده، فقط به ذكر مثال اكتفا نمودهاند. در كتابهاى معاصر، اصلا
چنين چيزى مطرح نيست. به نظر مىرسد روش خاصى مورد نظر آنان نباشد؛ بلكه هر نوع
دست يابى به مال محرز هتك است؛ يعنى هتك دست يابى به مال محرز است. خصوصيتى در
شكستن وجود ندارد. شكستن قفل يا سوراخ كردن و نقب زدن، مصاديقى از هتك است. به هر حال، خود هتك گوياى مفهوم خود است. در عين حال، اين موضوع در
كلام فقها ديده مىشود كه هتك و بيرون آوردن مال بايد يكى باشد. اين بيان افاده مىكند كه به هر نوع و به هر نحو دست يابى به مال
محرز، هتك صادق و منطبق نيست؛ مثلا در حالتى كه مال مقفل يا مغلق باشد ممكن است
حرز به وسيله كسى هتك شود و مال به وسيله ديگرى خارج شود. به عبارت ديگر، در اين
موارد دست يابى به مال محرز به دو عمل هتك و اخراج نياز دارد. به هر حال، بودن مال
در حرز، ملازمه با هتك دارد و بر داشتن چنين مالى مستلزم هتك است؛ ولى هتك هميشه
مستلزم شكستن قفل يا مانند آن نيست. مبحث سوم: مصاديق مشتبه حرز 1. سرقت از جيب (جيب برى) اگر جيب كسى را بزنند آيا سرقت از حرز صادق است؟ مشهور فقها در اين
مورد بين جيب ظاهر و باطن تفصيل قائل شدهاند. با اين توضيح كه اگر سرقت از جيب
رويين باشد، دست قطع نمىشود و اگر سرقت از جيب زيرين باشد، دست قطع مىشود. محقق (ره) در شرايع گفته است: «و لا يقطع من سرق من جيب انسان او
كمّه الظاهرين و يقطع لو كانا باطنين ...» شيخ و ابن زهره نيز بر آن دعوى اجماع
كردهاند. روايات وارده در اين موضوع سه دستهاند: يك دسته، مطلقا سرقت از جيب
را موجب قطع مىداند. دسته ديگر، به طور مطلق نظر به عدم قطع دارد و گروه سوم،
قائل به تفصيل شده است. روايت دسته اخير، تعارض بين دو گروه اول و دوم را مرتفع