نداند- مانند مرحوم آيت اللّه خويى كه شهرت فتوايى را قبول ندارند-
ترديد مىشود كه آيا حرز در قطع يد اعتبار دارد يا خير؟ در اين صورت، شبهه حكميه
ايجاد مىشود؛ مطابق قاعدهى درأ (الحدود تدرأ بالشبهات) در موارد عدم حرز حد
اجراء نخواهد شد و نتيجتا اعتبار حرز براى قطع يد محرز خواهد شد. مبحث دوم: تعريف حرز 1. تعريف لغوى واژه حرز در لغت به معناى «طلسم، پناه و ستر» آمده است. در منتهى
الارب آمده است: «احرزه يعنى چيزى را در محلى استوار نهاد» و در جاى ديگر همان كتاب:
«حرز به كسر، جمعش احراز؛ يعنى جاى استوار و احرزه به معناى نگاه داشت
آن را.» ابن اثير در نهايه مىگويد: «احرزت الشىء، احرزه، احرازا، اذا حفظته
و ضممته اليك و صنته عن الاخذ.» وى تعابير مختلف حرز را در روايات و ادعيه شاهد
مثال مىآورد. در مجمع البحرين آمده است: «الحرز بالكسر، المواضع الحصين، و منه سمى
التعويذ حرزا و الجمع احراز كاحمال.» در لسان العرب نيز حرز را «الموضع الحصين» معنا كردهاند و در آنجا
آمده است: «حرز جايى محكم و استوار و غير قابل دسترسى است.» در المنجد نيز حرز به «ما تحفظ به الاشياء من صندوق و نحوه» تعريف
شده است؛ يعنى حرز چيزى است مانند صندوق و امثال آن كه اشيا را در آن نگاه مىدارند
و حفظ مىكنند. 2. تعريف فقهى هر چند مفهوم اصطلاحى حرز از معناى لغوى آن دور نيست، به هر حال آنچه
در سرقت ملاك استناد عمل است، تعريف حقوقى و فقهى است كه جزئيات اين مفهوم و عناصر
آن را روشن مىنمايد. در تعريف حرز، مشهور فقها گفتهاند: «حرز مكانى مغلق يا مقفل
است؛ يعنى مكانى كه از چشم اشخاص مخفى باشد.» در مقابل اين نظريه، انديشهى شيخ طوسى (ره) است. ايشان حرز را اين
گونه تعريف