responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 4  صفحه : 199

است. [1] در واقع، ايشان بين «يؤدّب» و «يعزّر» ترادف قائل شده‌اند.
همچنين در روايت اسحاق بن عمّار از امام جعفر صادق (ع)، درباره‌ى مجازات كسى كه گوشت مردار و خون و گوشت خوك مى‌خورد، اين عبارت نقل شده است:
أدّب، فإن عاد ادب، قلت: فإن عاد يؤدّب؟ قال (ع): يؤدّب و ليس عليهم (عليه) حدّ؛ [2] وى ادب مى‌شود و اگر عملش را تكرار كرد، باز ادب مى‌شود. پرسيدم: اگر مجددا انجام داد بازهم تأديب مى‌شود؟ امام (ع) فرمودند: بازهم ادب مى‌شود و در مورد اين افراد حدّى اجرا نمى‌شود.
در تمام اين موارد كه مرتكب، مستحق مجازات تعزيرى است، به جاى تعزير لفظ تأديب به كار رفته است. اينها همگى به خوبى مى‌رسانند كه تعزير، تأديبى است كه از باب رحمت است و منظور از آن، پاك شدن گناهكار از آلودگى به گناه و بازداشتن وى از آلوده شدن مجدد به گناه است.
3- 1. تعزير در روايات و اخبار
برخى از صاحب نظران بر اين باورند كه ظاهر روايات و اخبار در دسترس، نشان مى‌دهد كه تعزير «ضرب بما دون الحد» است. در اينجا جهت روشن شدن حقيقت و سهولت فهم مطلب، اخبار متضمن مجازات‌هاى تعزيرى را تحت دسته‌هاى كلى‌تر معرّفى مى‌كنيم:
الف) دسته نخست، اخبارى است كه بدون بيان نوع مجازات تعزيرى، تنها شخص را قابل مجازات تعزيرى اعلام داشته‌اند:
1) مرحوم صدوق درباره يكى از قضاوت‌هاى حضرت على (ع) چنين نقل مى‌كند:
«قال (ع): لا قطع فى الدغارة المعلنه و هى الخلسة [3] و لكن أعزره ...؛ [4] درباره كسى كه در انظار عمومى و آشكارا دست به چپاول مى‌زند، مجازات قطع يد جارى نمى‌شود؛ ولى چنين شخصى را تعزير مى‌كنم.»‌
[1] نجفى، جواهر الكلام، ج 41، ص 476.
[2] همان، ص 581.
[3] الخلسة اختلاس، چپاول.
[4] وسائل الشيعة، ج 18، ص 504؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 65.
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 4  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست