مبحث دوم: مفاد قاعده 1. مفهوم اعانت فقها از اعانت تعاريفى گوناگون ارائه دادهاند: نائينى اين گونه تعريف مىكند: معاونت عبارت است از هر گونه فعلى كه
ديگرى را يارى نموده، او را در تحقق هدف مورد نظرش قادر سازد؛ مثل دادن عصا به
شخصى ظالم كه مىخواهد مظلومى را بزند.[1] شيخ انصارى مىگويد: «ان الاعانه هو فعل بعض مقدمات فعل الغير بقصد
حصوله منه لا مطلقا»؛ معاونت عبارت است از انجام دادن برخى از مقدمات فعل حرام، به
قصد ايجاد آن حرام، نه مطلق انجام دادن آن مقدمات.[2] ميرزا حسن موسوى بجنوردى اين گونه تعريف مىكند: «و اما الاعانة فهى
لغة بمعنى المساعده، و اعانه على ذلك اى: ساعده عليه و المعين و معاون الانسان هو
المساعد له فى فعله و اشغاله ... فالمراد من الاعانة على الاثم مساعده الاثم الذي
يصدر منه و ذلك بايجاد جميع مقدمات الحرام الذي يرتكبه او بعضها.[3] هر چند از اطلاق فقها استنباط مىشود كه اعانه اعم است از مساعدت
فكرى و معنوى يا مساعدت عملى و مادى؛ اما بعيد نيست كه از نظر فقها انجام امورى
چون تحريك، ترغيب و ... كه در واقع نوعى همكارى فكرى و معنوى است، اعانه محسوب
شود. 2. مفهوم اثم اثم به معناى مخالفت با امر خداوند است؛ خواه فعل باشد، خواه ترك
فعل. در قرآن مجيد واژه اثم و هم خانوادههاى آن (آثم، اثام، اثيم، تأثيم) مجموعا
48 بار به كار رفته است كه معناى اصلى آن، عمل غير مجاز است. اثام از همين ريشه در
قرآن به معناى[1] نجفى خوانسارى، منية الطالب (تقريرات نائينى)، ص 11.
[2] شيخ انصارى، مكاسب، ج 11، ص 132.
[3] ميرزا حسن بجنوردى، القواعد الفقهيه، قاعدهى معاونت براثم.