يمين واژه يمين ،قسم، حلف، مترادفند و به ازاى آنها در فارسى واژه سوگند به كار مىرود.
در فقه اسلامى يمين بر دو قسم است: يمين عقد و يمين قضايى. [اقسام آن] 1. يمين عقد سوگندى است كه براى انجام و يا عدم ارتكاب امرى در آينده ياد مىشود
و سوگند خورده به موجب آن نسبت به مفاد سوگند متعهد مىگردد.[1]اين نوع سوگند از محدوده قاعده بيّنه بيرون
است و احكام آن در فقه اسلامى در بابى تحت عنوان «كتاب النذر و العهد و اليمين» مورد بحث قرار گرفته است.[2] از نظر تاريخى، از اين نوع سوگند، به عنوان وسيله براى تعهدات
استفاده مىشده است، و افرادى كه به وسيله سوگند، متعهد بر فعل و يا ترك فعلى مىشدند،
مقيد بودند كه به تعهد خويش عمل كنند و حتى المقدور تخلف نكنند، در فرض تخلف كه در
اصطلاح فقهى «حنث» سوگند تحقق مىيابد و بر آن آثارى مترتب مىشود كه به «كفّاره»
تعبير مىگردد. پرداخت كفّاره ضمانت اجراى مفاد تعهد سوگند محسوب است، و در آيه
شريفه زير حكم آن آمده: «لٰا يُؤٰاخِذُكُمُ اللّٰهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمٰانِكُمْ
وَ لٰكِنْ يُؤٰاخِذُكُمْ بِمٰا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمٰانَ فَكَفّٰارَتُهُ
إِطْعٰامُ عَشَرَةِ مَسٰاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مٰا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ،
أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيٰامُ ثَلٰاثَةِ
أَيّٰامٍ ذٰلِكَ كَفّٰارَةُ أَيْمٰانِكُمْ إِذٰا حَلَفْتُمْ». «خداوند شما را به سوگندهاى بيهوده و
ناسنجيدهتان بازخواست نمىكند و ليكن شما را به سبب شكستن سوگندهايى كه با قصد و
نيت ياد كردهايد بازخواست مىكند.
پس
كفاره آن غذا دادن ده مستمند است از ميان آنچه به خانواده خويش مىخورانيد يا
پوشانيدن آنان يا آزاد كردن يك بنده و هر كه نيابد، پس سه روز روزه بر اوست اين
كفاره سوگندهاى شماست چون سوگند خورديد[3]در زمان معاصر، سوگندى كه متصديان امور
اجتماعى، قبل از تصدى، به موجب قوانين خاصى موظف به ادا مىشوند، مبنى بر آن كه در
انجام وظيفهاى[1] الوسيط، السنهورى؛ ج 3، ص 514.
[2] شرح لمعه، (دو جلدى)؛ج 1، ص 273.
[3] مائده؛ 89.