بعضا به زيان اظهاركننده باشد اعم از اينكه نزد شخص صاحب مقام و سمت
انجام شده باشد يا نشده باشد. [بخش دوم:] تبيين مفاد قاعده اقرار [واژۀ اقرار] معناى لغوى: اقرار در كتب لغت به اذعان يا اعتراف به حق[1]،اعتراف به شيء[2]و اثبات شيء[3]تعريف شده است. ريشۀ آن مادّه «قرّ» به معناى «ثابت بودن» است. آيه شريفه«وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحٰامِ مٰا
نَشٰاءُ»[4]از همين
ريشه است. تعريف اصطلاحى : فقها در كتب خويش تعاريف مختلفى از اقرار ارائه دادهاند. بعضى آن را به «اخبار بحق على نفسه»[5]عدهاى به «اخبار عن حق لازم له»
و
بعضى به «اخبار عن حق سابق لا
يقتضى تمليكا بنفسه، بل يكشف عن سبقه»[6]تعريف كردهاند. قانون مدنى ايران نيز به تبع فقها در ماده 1259 اقرار را چنين تعريف
مىكند: «اقرار عبارت از اخبار به حقى است براى غير بر ضرر خود». علاوه بر اينها كاپيتان هم تعريفى
مشابه تعاريف فوق از اقرار ارائه داده است. " Reconnaissance par une partie de 1 exactitude d'un Fait
alleglie contre elle." [7]اقرار عبارت است از اينكه كسى چيزى را كه به
زيانش اسناد داده شده، درست بداند.[1] صحاح، جوهرى؛ ج 2، ص 790. قاموس، فيروزآبادى؛ ج 2،ص 116. لسان العرب، ابنمنظور؛ ج 5، ص 88. اقرب الموارد، شرتونى؛ ج 2، ص 598.
[2] العين، خليل بن احمد؛ ج 5، ص 22.
[3] المفردات، راغب اصفهانى؛ ص 600.
[4] مائده؛ 22.
[5] شرايع الاسلام؛ ج 3، ص 143؛ الدروس الشرعية، شهيد اول؛ ص 311. تبيين الحقايق، زيلعى؛ ج 5، ص 2.
[6] جواهر الكلام؛ ج 35، ص 2.
[7] دانشنامه حقوقى، جعفرى لنگرودى؛ ج 1،ص 542.