6 قاعدۀ تعذر وفا به مدلول عقد به موجب اين قاعده كه در متون فقهى به شكل قاعدۀ «بطلان كلّ
عقد بتعذّر الوفاء بمضمونه» بيان مىشود، هر عقدى كه وفا به مضمون آن متعذر باشد،
باطل است. مطابق اين قاعده، وقتى متعاقدين و متعاملين پس از انعقاد عقدى، به سببى
نتوانند به مفاد آن وفا كنند، آن عقد به علت تعذر و عدم امكان وفا به عهد باطل مىشود.
براى مثال، وفاى به عهد در عقد بيعى كه در آن تعهد شود، عين معين متعلق به يكى از
طرفين، در ازاى ثمن معلومى كه در مذاكرات مربوط به عقد مشخص شده است، ملك خريدار
شود و ثمن مذكور نيز در ملك صاحب عين (فروشنده) داخل شود، عبارت از اين است كه
صاحب عين، آن عين را به مالك ثمن تسليم سازد و مالك ثمن نيز آن را به عوض مبيع، به
بايع كه مالك مبيع است، تسليم كند. هرگاه نتوان به مدلول تعهد و عقد عمل كرد، يعنى
تعذر دائم رخ دهد، به طورى كه امكان اجراى مفاد تعهد غير ممكن شود، معامله لغو است
و چنين معاملهاى نزد عقلا باطل محسوب مىشود، اعم از آنكه تعذر مربوط به يكى از
طرفين باشد يا به هر دو طرف معامله. مفاد اين قاعده، به معامله خاصى اختصاص ندارد و در همه عقود و
معاملات جارى است. براى مثال، در اجارۀ اشيا كه مفاد عقد، تمليك منفعت مورد
اجاره به عوض معلوم است و به موجب عقد هر يك از موجر و مستأجر به مفاد آن ملتزم مىشوند،
هرگاه وفاى هر يك از طرفين يا يكى از آنها به مفاد معامله متعذر و ناممكن