بيشترى از اشيا با كميتها و كيفيتهاى بزرگتر و بالاتر تحت تسلط
انسانها در آمده، به گونهاى كه وضع يد مستقيم و اعمال تصرف فيزيكى عملا غير ممكن
گرديده، مفهوم و شكل مالكيت نيز تغيير يافته و اسناد و نشانهها كه نشان دهنده
تعلق و مالكيت اشيا هستند، مورد استعمال پيدا كردهاند. على رغم پيچيده شدن كيفيت اعمال سلطه انسان بر اشيا و تحول روشهاى
اعمال تصرف از صورت ساده و فيزيكى به شكل پيچيده و اعتبارى، امروزه هم در بسيارى
از اشيا و كالاها، بارزترين وسيله و نشانه تعلق شىء به شخص، وجود آن شىء در دست
مالك يا به عبارت علمى، سيطره واقعى و فيزيكى او است. به همين علت، يد، امروزه نيز
اهميت خود را حفظ كرده و چنان كه خواهيم گفت طبيعى ترين وسيله اعمال سلطه بر اشيا
محسوب مىشود. 2. تعريف يد با توجه به آنچه در تعريف و سير تاريخى مالكيت بيان شد تعريف يد
بسيار روشن و آسان مىگردد: «يد عبارت است از سلطه و اقتدار شخص بر شىء به گونهاى
كه عرفا آن شىء در اختيار و استيلاى او باشد و بتواند هر گونه تصرف و تغييرى در
آن به عمل آورد». همان طور كه ملاحظه مىشود، عامل عرف در تعريف يد نقش بسزايى دارد و
صدق عنصر سلطه و استيلا، منوط به تشخيص عرف است. از اين رو، يد از كيفيت بخصوصى
برخوردار نيست و حد خاصى ندارد، بلكه حسب مورد و به تناسب مقام، جلوههاى گوناگون
و مصاديق مختلف دارد.[1] 3. مصاديق يد يد كه نشانه استيلا و تسلط انسان بر اشيا است، مصاديق مختلف دارد.
گاهى وجود شىء در دست انسان نشانه يد است، مانند پولى كه در دست شخصى است و همين
مطلب دلالت بر[1] محقق يزدى در تعريف و بيان مقصود از اصطلاح يد مىگويد: «و المراد بها السّلطنة العرفيّة والاستيلاء على الشىء المختلفة بحسب الموارد» (طباطبايى يزدى، محمد كاظم، العروة الوثقى، ج 3،ص 118).