«و بِالحَقِّ أَنزَلنهُ و بِالحَقِّ
نَزلَ و ما أَرسَلنكَ إِلّا مُبشِّرًا و نَذيرًا* و قُرءَانًا فَرقنهُ لِتَقرَأَهُ
عَلَىالنّاسِ عَلى مُكثٍ و نَزَّلنهُ تَنزِيلًا/ و ما قرآن را به حق
فرود آورديم و به حق فرود آمد و تو را جز بشارتدهنده و بيمرسان نفرستاديم، و
قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را به
تدريج نازل كرديم.» (اسراء/ 17، 105- 106)
قرآن كريم بخش بخش نازل شده تا پيامبر آن را
با درنگ بر مردم برخواند و بدين طريق سبب تثبيت پيامبر و مؤمنان شود: «و قالَ
الَّذِينَ كَفَروا لَولَا نُزِّلَ عَلَيهِ القُرءَانُ جُملَةً وحِدَةً كَذلِكَ
لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ و رَتَّلنهُ تَرتِيلًا». (فرقان/ 25، 32)
نزول تدريجى قرآن با رخدادهاى عصر نزول پيوندى
قوى و عميق دارد؛ از يك سو منعكسكننده رويارويى مخالفان با پيامبر و مسلمانان است
و از سوى ديگر براى مواجهه با مخالفان رهنمود مىدهد؛ همچنين به پرسشهاى مردم
پاسخ مىدهد و براى گذر از چالشهاى زندگى اجتماعى بشر و نيل به زندگى
سعادتمندانه و حيات جاودانه نزديكترين راه را فراروى آنان ترسيم مىكند.
قرآن كريم با حيات مادى و معنوى بشر پيوند
داشته، احكام و معارف اين كتاب الهى براى اقوام، ملتها و نژادهاى گوناگون با آداب
و رسوم و فرهنگهاى مختلف و براى انسان در طول دوران زندگى از كودكى تا كهولت و
پيرى سخن و پيام دارد و مسير دستيابى به سعادت حقيقى و جاودانه را فراروى او
مىنهد.
اهميّت اعلام قرآن
بهرهگيرى از قصههاى امتهاى گذشته همراه با
بيان سنتهاى ثابت و الهىِ حاكم بر زندگى بشر كه با نزول تدريجى قرآن كريم به هم
گره خورده، تأثير آيات الهى بر دل و جان مؤمنان را