responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اعلام القرآن نویسنده : فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 3  صفحه : 226
به ويژه با استفاده از تعبير محبت‌آميز «برادر»، تأكيد مى‌كردند [1]: «قالوا يابانا ما نَبغى‌ هذِهِ بِضعَتُنا رُدَّت الَينا ونَميرُ اهلَنا و نَحفَظُ اخانا». (يوسف/ 12، 65 و نيز يوسف/ 12، 63)
حضرت يعقوب عليه السلام در برابر اين درخواست به قول پسرانش مبنى بر حفاظت از جان يوسف و اعتماد وى به آنان اشاره و با يادآورى سرنوشت يوسف، بى‌اعتمادى خويش را به آنها ابراز مى‌كند، آنگاه با وصف كردن خداوند به عنوان مهربان‌ترين و بهترين نگهدارنده، اين معنا را گوشزد مى‌كند كه اگر قرار باشد روى مهربانى و نگهدارى كسى نسبت به بنيامين، تكيه كند، او كسى جز خداوند نيست: «قالَ هَل ءامَنُكُم عَلَيهِ الّا كَما امِنتُكُم عَلى‌ اخيهِ مِن قَبلُ فَاللَّهُ خَيرٌ حفِظًا وهُوَ ارحَمُ الرّاحِمين». (يوسف/ 12، 64) يعقوب عليه السلام با اين سخن، نه همه گفته‌هاى پسرانش بلكه ابراز محبت دروغين و نيز توان آنان نسبت به حفظ جان بنيامين را رد مى‌كند. [2]
بازگشت بهاى آذوقه در ميان بارها از يك سو (يوسف/ 12، 65) و نياز شديد خانواده به غذا از سوى ديگر، يعقوب عليه السلام را برآن مى‌دارد كه با رفتن بنيامين موافقت كند، با اين شرط كه برادران سوگند ياد كنند و پيمان اكيدى ببندند كه او را حفظ كرده، دوباره نزد پدر بياورند، مگر اينكه در شرايطى چون مرگ يا گرفتارى همگانى توان اين كار را نداشته باشند [3]: «قالَ لَن ارسِلَهُ مَعَكُم حَتّى‌ تُؤتونِ مَوثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأتُنَّنى بِهِ الّا ان يُحاطَ بِكُم‌ فَلَمّا ءاتَوهُ مَوثِقَهُم قالَ اللَّهُ عَلى‌ ما نَقولُ وكيل». (يوسف/ 12، 66) پس از پيمان برادران، يعقوب، خدا را بر آن شاهد و ناظر گرفته و با رفتن بنيامين موافقت مى‌كند. بر اساس پاره‌اى از گزارشها، بنيامين در طول مسير، از احترام و خدمت شايان توجه برادران برخوردار مى‌شود. [4]
[1] . الميزان، ج 11، ص 213
[2] . همان، ص 214
[3] . جامع البيان، مج 8، ج 13، ص 16؛ كشفالاسرار، ج 5، ص 103- 102؛ مجمع البيان، ج 5، ص 379
[4] . كشف الاسرار، ج 5، ص 109
نام کتاب : اعلام القرآن نویسنده : فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 3  صفحه : 226
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست