رستگاريش خبر داد[1] و برايش دعا
كرد.[2] در ماجرايى، از ابوذر به سبب سرزنش بلال روى برگرداند[3] و به ابوبكر
درباره ناراحت كردن او و جمعى ديگر هشدار داد[4] و خطاب به
همسر بلال فرمود: هرچه او از من نقل مىكند راست مىگويد. او را ناراحت نكن كه هيچ
عملى از تو پذيرفته نمىشود.[5] بنابر روايات نبوى بلال مردى نيكو و
سيد مؤذّنان[6]، از حبشيان پيشتاز در اسلام[7]، از بهترين
سياه چهرگان[8] و اولين شفيع مؤمنان حبشه است.[9] او نخستين
مؤذنى است كه وارد بهشت مىشود[10] و بهشت مشتاق اوست.[11] او بنده
صالح خدا[12] و از نخستين كسانى است كه پس از پيامبر و شهيدان در قيامت
لباس بهشتى بر تن مىكنند.[13] بلال از دوستداران و علاقهمندان اهل بيت
عليهم السلام بود. روزى با تأخير به مسجد آمد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم راز آن را
جويا شد. او گفت: براى كمك كردن به فاطمه عليها السلام رفته بودم كه آن حضرت برايش
دعا كرد.[14] با شنيدن خبر شهادت يگانه دختر پيامبر صلى الله عليه و
آله و سلم[1] . مسند احمد، ج 1، ص 425
[2] . مسند احمد، ج 3، ص 620
[3] . تاريخ دمشق، ج 10، ص 464
[4] . مسند احمد، ج 6، ص 57؛ تاريخ دمشق، ج10، ص 463
[5] . تاريخ دمشق، ج 10، ص 463
[6] . المعجم الكبير، ج 5، ص 209؛ المستدرك،ج 3، ص 322
[7] . الطبقات، ج 3، ص 175؛ الخصال، ج 1، ص312
[8] . المستدرك، ج 3، ص 321
[9] . مناقب، ج 2، ص 188؛ بحارالانوار، ج 8،ص 42
[10] . تاريخ دمشق، ج 10، ص 460
[11] . تاريخ دمشق، ج 10، ص 451؛ سير اعلامالنبلاء، ج 1، ص 355
[12] . اختيار معرفة الرجال، ص 38- 39
[13] . تاريخ دمشق، ج 10، ص 460
[14] . مسند احمد، ج 3، ص 620