«إنّ ادريس ...» قرائت كرده است[1]؛ ولى گويا
اين گفته با آيات 84- 85 انعام/ 6 سازگارى ندارد، زيرا به دليل بازگشت ضمير «مِن
ذُرّيَّتِه» به «ابراهيم» يا «نوح»، الياس نواده يكى از اين دو پيامبر به شمار
مىرود، در حالىكه بيشتر مفسّران، ادريس را از اجداد نوح دانستهاند.[2] از ابن عباس نقل شده كه الياس همان «خضر»،
يعنى معلّم موسى است[3] و برخى ديگر بر اين باورند كه الياس از
دوستان خضر بوده و هر دو زندهاند و الياس مأمور خشكيها و خضر مأمور جزيرهها و
درياهاست يا مأموريت الياس را در بيابانها و خضر را در كوهها مىدانند.[4] برخى او را «يحيى»، تعميد دهنده عيسى[5]، «اليسع»[6] و «ذا
الكفل»[7] نيز دانستهاند؛ ولى آنگونه كه از ظاهر آيات قرآن
برمىآيد، الياس به طور جداگانه نام يكى از پيامبران بوده و با هيچ يك از پيامبران
ديگر كه نام برخى از آنها در كنار الياس آمده، متحد نيست. در سوره انعام، نام الياس در ميان چند پيامبر
ديگر كه همه آنان از صالحان* شمرده شدهاند، آمده است: «و زَكريّا و
يحيى و عيسى و إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصلِحين». (انعام/ 6، 85) بيشتر مفسران بدون هيچ توضيحى
درباره «الصلِحين» از كنار آن گذشتهاند؛ اما برخى گفتهاند: «كُلٌّ
مِنَ الصلِحين» يعنى همه آنها از انبيا و رسولان هستند[8]، چنانكه
برخى ديگر از مفسران در ذيل آيه 130 بقره/ 2 كه درباره حضرت ابراهيم مىفرمايد: «انَّهُ
فِى الأخِرَةِ لَمِنَ الصلِحين» معتقدند كه مراد از صالحان در اين آيه، كسانى
نيستند كه شايستگى رحمت عامّه خدا يا رحمت ويژه مؤمنان يا ولايت و سرپرستى از سوى
خدا را دارند، بلكه مقصود، اين است كه آنها كسانى و داراى مقامى[1]. الكشاف، ج 4، ص 60؛ مجمعالبيان، ج 8،ص 712؛ تفسير قرطبى، ج 15، ص 76 [2]. جامعالبيان، مج 5، ج 7، ص 340؛ تفسيرقرطبى، ج 7، ص 24؛ روحالمعانى، مج 13، ج 23، ص 204 [3]. تفسير قرطبى، ج 7، ص 24؛ الميزان، ج17، ص 159؛ نمونه، ج 19، ص 144 [4]. مجمعالبيان، ج 8، ص 713؛قصصالانبياء، ص 386؛ روح المعانى، مج 13، ج 23، ص 203 [5]. نمونه، ج 19، ص 144 [6]. تفسير قرطبى، ج 7، ص 24 [7]. مجمعالبيان، ج 8، ص 713؛روحالمعانى، مج 13، ج 23، ص 203؛ التحقيق، ج 1، ص 127 [8]. مجمع البيان، ج 3، ص 510