طبرى نقل مىكند كه نزول
اين دو آيه درباره ابوجندل است؛[1] هرچند قرطبى پس از نقل شأن نزولِ مذكور، در روايتى به نقل از قتاده
مىنويسد: آيه شامل همه اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله مىشود كه مورد ستم واقع
شدند و هجرت كردند.[2] 2. نحل/ 16، 110: «ثُمّ إنّ رَبَّك لِلّذين هاجَروا مِن بَعد ما فُتِنوا ثُمّ
جهَدوا و صَبَروا إنّ رَبَّكَ مِن بَعدِها لَغَفُورٌ رَحيمٌ
امّا پروردگار تو به كسانى كه پس از شكنجه شدن هجرت كردند؛ سپس جنگيدند و در راه
خدا] استقامت ورزيدند، پروردگارت از آن پس آمرزنده و مهربان است و آنها را مشمول
رحمت خود خواهد ساخت.» طبرسى مىنويسد: گفته شده
كه اين آيه، درباره ابوجندل و گروهى از مسلمانان مكّه نازل شده كه بر اثر شكنجه
مشركان، به بعضى از خواستههاى آنها تن دادند؛ سپس هجرت و جهاد كردند.[3] 3. فتح/ 48، 25: «... وَ لَولا رِجالٌ مُؤمِنونَ وَ نِساءٌ مُؤمِنتٌ
لَمتَعلَموهم أن تَطَوهم فَتُصِيبَكُم مِنهم مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ علمٍ و اگر در مكّه مردان و زنان با ايمانى نمىبودند كه بدون آگاهى شما
در زير دست و پا از بين مىرفتند و از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما
مىرسيد، خداوند مانع اين جنگ نمىشد]». گفتهاند: مقصود از
«رِجالٌ مُؤمِنونَ» ابوجندل و ديگر مؤمنان ضعيف در ميان
مشركان مكّهاند كه خداوند براى حفظ جان آنان، به مسلمانان اجازه ورود به مكّه
نداد و به صلح حديبيه انجاميد.[4] منابع الاستيعاب فى معرفة
الاصحاب؛ الاصابة فى تمييز الصحابه؛ انساب الاشراف؛ تاريخ مدينه دمشق؛ تاريخ الامم
و الملوك، طبرى؛ جامعالبيان عن تأويل آى القرآن؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبى؛
جمهرة انساب العرب؛ السيرة النبويه، ابنهشام؛ الطبقات الكبرى؛ كتاب الطبقات؛
تاريخ خليفةبن خياط؛ مجمعالبيان فى تفسير القرآن؛ المغازى.[1]. جامعالبيان، مج8، ج 14، ص 143 [2]. تفسير قرطبى، ج10، ص 71 [3]. مجمعالبيان، ج 6،ص 598 [4]. السيرة النبويه، ج3، ص 321؛ تفسير قرطبى، ج 16، ص 188