كمال و بىنيازى از عمل به تكاليف شرعى[1] و نفى سنت
ختنه[2] و ازدواج شرعى[3] نخستين بار از سوى
او مطرح شد. وى مدعى بود كه از سوى عيسى عليه السلام مأمور به ابلاغ اين عقايد و
احكام است[4]، در حالى كه تعاليم ياد شده با نص سخنان و اعمال عيسى
عليه السلام كه در اناجيل رسمى آمده است منافات دارد.[5] آراى پولس سرانجام
رويگردانى گروهى از مسيحيان از او را در پى داشت، به گونهاى كه وى ناگزير و براى
رهايى از سرزنش مخالفان، سنت «تطهير» را انجام داد.[6] «برنابا»
برخى حواريان و رسولان، به ويژه پولس را در تحريف تعاليم عيسى عليه السلام دخيل
مىداند و در كتابش به مخالفت با آراى او پرداخته است[7]، چنانكه
شمارى از دانشمندان و الهىدانان مسيحى نيز عقايد و آراى ابداعى پولس به ويژه
اعتقاد به الوهيت عيسى عليه السلام را متأثر از عرفان و عقايد شركآلود يونانى
دانستهاند[8] و بر اين باورند كه «مسيحيت تاريخى»، زاييده افكار پولس است
و با «مسيحيت راستين» تفاوت فراوانى دارد.[9] يادكرد پولس در تفاسير نام پولس در قرآن نيامده است؛ اما شمارى از
مفسران او را از رسولان سهگانهاى پنداشتهاند كه بنا به گزارش قرآن از سوى اصحاب
القريه تكذيب شدند: «واضرِب لَهُم[1] . كتاب مقدس، نامه كولسيان، 2: 9- 23
[2] . همان، نامه غلاطيان، 5: 2- 6؛ 6: 15
[3] . همان، نامه اول قرنتيان، 7: 1
[4] . همان، 1: 17
[5] . ر. ك: همان، انجيل متى، 5: 17- 18،19: 16- 20
[6] . انجيل برنابا، ص 180
[7] . همان، 2- 10، 52: 10- 14، 128: 8،212: 5- 6، 218: 3، 222: 3- 337
[8] . همان، ص 147؛ تاريخ تمدن، ج 3، ص 689-690، 696
[9] . تاريخ تمدن، ج 3، ص 696- 697؛ انجيلبرنابا، ص 182