جمله بنىهاشم بر ساير قريش فخر مىفروختند و
سقايت از اين چاه را براى خود افتخارى بزرگ تلقى مىكردند.[1] موقعيت عبدالمطلب در نزد قريش و حجگزاران
سراسر شبه جزيره عربستان در پى هجوم سپاه ابرهه به مكّه فزونى يافت، زيرا او بر
اثر جايگاه ويژهاش در نزد قريش به عنوان نماينده مكيان در نزد ابرهه حاضر گرديد.
برخورد عبدالمطلب با ابرهه و سپس هدايت مكيان به كوههاى اطراف و حفظ جان آنان از
گزند سپاه ابرهه موجب گرديد كه قريش عبدالمطلب را در اين رخداد، «ابراهيم ثانى»
لقب دهند.[2] اين جايگاه رفيع پس از آن در حوادثى نيز ظهور
بيشترى يافت كه در اين ميان مىتوان به حضور عبدالمطلب در دربار سيف بن ذى يَزَن
حاكم حِمْيَرِى كه توانسته بود با حمايت دربار ايران در حدود سالهاى 575 ميلادى بر
حاكمان حبشى يمن غالب گردد اشاره كرد. در اين مهمانى عبدالمطلب مورد تكريم و احترام
فراوان سيف قرار گرفت، به نحوى كه شگفتى همگان را برانگيخت.[3] با رحلت
عبدالمطلب تلاش قريش در بزرگداشت او و صرف هزينههاى فراوان در تشييع و تعزيت او
مورد توجه برخى از مورخان قرار گرفته است.[4] بنىهاشم، تيرهها و قبايل رقيب و همپيمان با توجه به جايگاه قريش در ميان عرب شبه
جزيره، رقابت ميان تيرههاى قريش نيز از اهميتى خاص برخوردار بود، از اين رو هر يك
از اين تيرهها تلاش مىكردند تا از هر طريق ممكن با پيشى گرفتن از رقبا، رياست و
جايگاه ممتازى را در ميان قبايل متعدد قريش به دست آورند. گزارشهاى متعدد از
حسادتها و كينهورزيهاى فرزندان عبدشمس (عموزادگان بنىهاشم) نسبت به فرزندان هاشم
از همين امر حكايت دارد. بر پايه برخى از اين گزارشها بر اثر رشد
جايگاه و منزلت هاشم در ميان عرب و به ويژه[1] . السيرة النبويه، ابن هشام، ج 1، ص150- 151
[2] . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 11؛ العددالقويه، ص 136
[3] . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 12؛السيرةالنبويه، ابن كثير، ج 1، ص 334؛ المنمق، ص 427- 428
[4] . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 13