زمينه شكلگيرى جنگ طبيعى بود كه يهوديان و از جمله بنىنضير در
واكنش به حضور پيامبر در يثرب، ابتدا منتظر سركوب مسلمانان به دست قريش باشند. جنگ
بدر به مثابه هشدارى جدّى، موقعيت مخالفان پيامبر در مدينه را تضعيف كرد. برخى از
بزرگان بنىنضير كه نفوذ گستردهاى بر يهوديان قبايل ديگر نيز داشتند به همراه
جمعى از احبار يهود مخفيانه به مكه رفتند و كنار كعبه با ابوسفيان پيمان بستند در
رويارويى با پيامبر با يكديگر همكارى كنند.[1] بنابر نقلهاى ديگر
آنان بر كشتههاى بدر گريستند و قريش را برضدّ پيامبر تحريك كردند.[2] قتل كعب بن
اشرف (از بنىنضير) نيز براى محدود كردن زمينههاى همكارى بنىنضير و قريش صورت
گرفت.[3] (ظ كعب بن اشرف) در ماههاى پايانى سال دوم هجرى ابوسفيان
كه در جنگ بدر شركت نكرده بود با سپاهى اندك به نزديكى مدينه آمد. برخى سران بنىنضير با آگاهى از تصميم وى مبنى
بر حمله به مسلمانان، به يارى او شتافته، شبانه او را جاى دادند و اطلاعات مورد
نياز را در اختيارش نهادند.[4] (ظ غزوه سويق) وات) ttaW (براى ردّ
معاونت بنى نضير با قريش، جانبدارنه در روايت مذكور ترديد كرده و آن را يك مهمانى ساده
دانسته است.[5] علت اصلى درگيرى مسلمانان با بنىنضير به
پيمان شكنى، كمك آنها به ابوسفيان و تصميمشان براى كشتن پيامبر باز مىگردد. تفاوت
عمده منابع در مورد علت و زمان جنگ به سبب تفاوت گزارش ابن اسحاق و زهرى است،
هرچند هردو از عروةبن زبير روايت كردهاند.[6] به روايت زهرى مدتى پس از غزوه سويق پيرو نامه
تهديدآميز قريش، بنىنضير[1] . مناقب، ج 1، ص 169؛ سبل السلام، ج 4،ص 63؛ تاريخ الخميس، ج 1، ص 460
[2] . تاريخ المدينه، ج 2، ص 454؛ الطبقات،ج 2، ص 32؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 178
[3] . تاريخ المدينه، ج 2، ص 455؛ تاريخالخميس، ج 1، ص 460؛ الطبقات، ج 2، ص 32
[4] . الاغانى، ج 6، ص 373- 375؛ تاريخطبرى، ج 2، ص 175؛ بحارالانوار، ج 20، ص 2
[5] 1 .Muhammadat Medina ,P .02 .
[6] . ر. ك: تاريخ الاسلام، ج 2، ص 148، 151