عقيدهاند كه برج ياد شده در سفر پيدايش، يك
زيگورات يا معبد بوده است. در كاوشهايى كه در قرن نوزدهم صورت گرفت، بقاياى معبد
مردوك، خداى محلى بابل كشف شد كه ابتدا در زمان حمورابى ساخته شده بود و گمان
مىرود همان برج بابل باشد.[1] هاروت و ماروت در بابل در آيه 102 بقره/ 2 با خردهگيرى از يهوديان
به سحرآموزى آنان از شيطانها و دو فرشتهاى كه در بابل بودهاند اشاره شده است:
«واتَّبَعوا ما تَتلوا الشَّيطينُ عَلى مُلكِ سُلَيمنَ وما كَفَرَ سُلَيمنُ
ولكِنَّ الشَّيطينَ كَفَروا يُعَلّمونَ النّاسَ السّحرَ وما انزِلَ عَلَى
المَلَكَينِ بِبابِلَ هروتَ ومروتَ وما يُعَلّمانِ مِن احَدٍ حَتّى يَقولا انَّما
نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَكفُر ...». رواج گسترده جادوگرى و تعليم و تعلم آن در
ميان بابليان اين دوره و استفاده نابجا از آن براى فتنهانگيزى همانند ايجاد جدايى
ميان زن و شوهر از اين آيات قابل برداشت است.[2] اين آيه از
پرچالشترين آيات قرآن است[3]؛ از جمله داستان سرايان در مورد سبب
آمدن هاروت و ماروت گفتهاند كه فرشتگان پس از فزونى عصيان آدميان، بر آنها خرده
گرفتند و خداوند دو نفر از ايشان به نامهاى هاروت و ماروت را با ويژگيهاى بشرى به
زمين فرستاد تا بر آنها ثابت شود كه آنان نيز در صورت برخوردارى از ويژگيهاى بشرى
كمتر از انسانها معصيت نمىكنند. اين دو فرشته در زمانى اندك دست به گناهان بزرگى
زدند و خداوند آنها را به عنوان مجازات در چاهى در بابل به بند كشيد.[4] اين حكايت
با روايتهاى گوناگون در شمارى از تفاسير شيعه[5] و سنى[6] گزارش شده
است كه برخى از مفسران آن را از اسرائيليات و ناسازگار با آيات قرآنى دانستهاند
كه فرشتگان را منزه از شرك و گناه مىخواند.[7] مفسرانى از
اين دست هدف از آمدن هاروت و ماروت و[1] 1 .Judaica:Babel ,Towerof .
[2] . الميزان، ج 1، ص 235
[3] . جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 623- 632؛زادالمسير، ج 1، 123- 125؛ الميزان، ج 1، ص 233
[4] . جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 638؛التبيان، ج 1، ص 375- 376؛ كشفالاسرار، ج 1، ص 295- 297
[5] . تفسير قمى، ج 1، ص 83- 85؛ التبيان، ج1، ص 376؛ مجمعالبيان، ج 1، ص 330- 331
[6] . جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 634- 635؛ زادالمسير،ج 1، ص 123- 124؛ تفسير ابن كثير، ج 1، ص 142- 143
[7] . التبيان، ج 1، ص 376؛ كنزالدقائق، ج2، ص 104؛ الميزان، ج 1، ص 239، 241