ايشان اسير و اموالشان تقسيم گردد.[1] پيامبر اكرم
صلى الله عليه و آله حكم سعد را تأييد و درباره آن فرمود: آنچه را خدا از فراز
آسمانها حكم داده بود، سعد بر آن حكم كرد.[2] در پى اين حكم آنان
كه گمان نمىكردند چنين سرنوشتى داشته باشند به عذاب خوار كنندهاى دچار شدند. طبرسى از عطاء نقل كرده كه آيه «و لا
يَحسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا انَّما نُملى لَهُم خَيرٌ لِانفُسِهِم انَّما نُملى
لَهُم لِيَزدادُوا اثمًا ولَهُم عَذابٌ مُهِين» (آل عمران/ 3، 178)
درباره بنىقريظه و بنىنضير نازل شده است[3]؛ همچنين به نقل از
عطا، آنان مصداق آيه «يَومَ تَبيَضُّ وُجوهٌ و تَسوَدُّ وُجوهٌ» (آل عمران/
3، 106)؛ هستند.[4] در مدت محاصره سه تن از مسلمانان وفات يافتند.
خلاد بن سويد با پرتاب شدن سنگى از سوى بنىقريظه به شهادت رسيد.[5] افزون بر
وى، شخص ديگرى به نام ابوسنان بن محصن اسدى در ايام محاصره بنىقريظه وفات يافت و
در گورستان بنى قريظه به خاك سپرده شد.[6] سعدبن معاذ اوسى هم
كه در نبرد خندق زخمى شده بود پس از ماجراى حكميتش و پس از آنكه زخمش باز شد به
شهادت رسيد.[7] سرانجام بنىقريظه مطابق گزارش سيره نويسان، سپاه اسلام،
بنىقريظه را پس از خلع سلاح در خانه دخترحارث از تيره بنىنجار[8] يا در منزل
اسامةبن زيد[9] بازداشت كردند و پس از كندن گودالهايى در بازار مدينه،
آنان را يكى يكى[10] يا 10 تا 10 تا[11] آوردند و گردن زدند.[12][1] . جامعالبيان، مج 11، ج 20، ص 184؛المغازى، ج 2، ص 512؛ السيرة النبويه، ابن هشام، ج 3، ص 240
[2] . تفسير قمى، ج 2، ص 191
[3] . مجمعالبيان، ج 2، ص 893
[4] . الكشاف، ج 1، ص 399؛ روض الجنان، ج 5،ص 3
[5] . المغازى، ج 2، ص 517؛ تاريخ طبرى، ج2، ص 104
[6] . السيرة النبويه، ابن هشام، ج 3، ص 254
[7] . تاريخ المدينه، ج 1، ص 125
[8] . السيرة النبويه، ابن هشام، ج 3، ص 240
[9] . المغازى، ج 2، ص 512
[10] . همان؛ تفسير منسوب به امام عسكرىعليه السلام، ص 671
[11] . الطبقات، ج 2، ص 58؛ تاريخ يعقوبى، ج2، ص 52
[12] . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 52