از اشراف زادههاى قريش از جمله حارث بن نضر
عبدرى و نيز ابرهه گروگان بودهاند.[1] بىگمان بنىعبدالدار سهم قابل توجهى
در تجارت داشتهاند. در غير اين صورت گروگان نمىدادند؛ همچنين با توجه به اينكه
آنان كليددار و پردهدار كعبه بودند همه نذورات و جواهرات و اشياى گرانبهايى كه
مردم نذر كعبه و بتهاى اندرون و پيرامون آن مىكردند در اختيار تيره عثمان بن
عبدالدار بود، از اين رو آنان گاه حتى اموال كعبه را براى خود برمىداشتند، تا
آنجا كه از سوى مردم و مسلمانان به سرقت متهم شده بودند.[2] نيز اطعام
سپاه 000/ 1 نفرى مشركان در بدر از طرف نضر* بن حارث حاكى از ثروت هنگفت آنان است. جايگاه علمى و فرهنگى بنىعبدالدار در جزيرةالعرب و به ويژه در حجاز و بالاخص مكه
كه شمار اندكى در حدود 17 تن[3] خواندن و نوشتن مىدانستند، ارتباط
نضر بن حارث از بنىعبدالدار با (مراكز سياسى- فرهنگى) ايرانيان قابل توجه است.[4] مورخان از
نضر بن حارث به عنوان يكى از شياطين قريش[5] ياد كردهاند. در
شأن وى آيات بسيارى نيز نازل شده است.[6] (ظ نضر بن حارث) همو نيز قاصد قريش به
احبار يهود براى آگاهى بيشتر درباره رسول خدا و حقانيت ايشان است. پس از اسلام شمارى فراوان از اين خاندان در
زمره اهل علم قرار گرفتند. نگاهى به كتابهاى رجالى و حديثى از شمار فراوان آنان
حكايت دارد. اسدالغابه[7] نام بيش از 10 تن[1] . النسب، ص 205؛ انساب الاشراف، ج 9، ص412
[2] . الكافى، ج 4، ص 241- 243
[3] . فتوح البلدان، ج 3، ص 584
[4] . ر. ك: تفسير قمى، ج 2، ص 161؛جامعالبيان، مج 10، ج 18، ص 241-/ 242؛ مجمعالبيان، ج 9، ص 110؛ البرهانفى علومالقرآن، ج 1، ص 157
[5] . السيرة النبويه، ج 1، ص 195- 197؛جامع البيان، مج 10، ج 18، ص 241
[6] . انساب الاشراف، ج 1، ص 158- 160
[7] . اسدالغابه، ج 1، ص 311؛ ج 2، ص 3،116، 376؛ ج 3، ص 372، 410؛ ج 4، ص 7، 177، 368، 420؛ ج 5، ص 20، 353