امّ زِمل سلمى در برابر سپاه خالد بسيج شدند؛
ولى در جنگ با خالد شكست خوردند. بنىسليم با اين شكست و همچنين اطلاع يافتن از
شكست سپاه طُليحه، پس از تحويل دادن مرتدان خود كه به قتل عام مسلمانان پرداخته
بودند خود را از گزند سپاه خالد در امان داشتند.[1] پس از آن در
حوادث و جريانات دوره خلفا نيز از بنىسليم گزارشهاى متعددى در دست است. برخى از
آنان از كارگزاران خلفا شدند.[2] برخى نيز در فتوحات شركت كردند.[3] برخى از
آنان در شام و در سپاه اموى قرار گرفتند كه حضور بنىسليم در صفين و جنگ مَرْج
راهط (طرفداران مروان و ابن زبير) از اين موارد است.[4] شخصيتهاى بنىسليم در معرفى شخصيتهاى بنىسليم بايد به اين افراد
اشاره كرد: ورد بن خالد بن حذيفه از تيره بنىمالك بن ثعلبه. وى از دوستان پيامبر
در جاهليت و از نخستين مسلمانان بود[5]، خُفاف بن نُدْبَه از ثابت قدمان بر
اسلام در جريان ارتداد[6]، حَجّاجبن عِلاط از تيره بنىبَهْز و از
ثروتمندان بنىسليم و صاحب معدن طلا[7]، عُروَة بن أَسماء از مبلّغان و
شهيدان بِئر معونه[8]، قيس بن نُشْبَه يا نُسَيبه كه پيامبر صلى
الله عليه و آله او را بهترين بنىسليم خواند[9]،[1] . تاريخ طبرى، ج 2، ص 491- 493؛ البدايةوالنهاية، ج 6، ص 351
[2] . الانساب، ج 3، ص 278؛ اسدالغابه، ج 3،ص 561
[3] . جمهرة انساب العرب، ص 262؛ اسدالغابه، ج 3، ص 561
[4] . الانساب، ج 3، ص 278؛ جمهرة انسابالعرب، ص 261؛ الطبقات، ابن سعد، ج 2، ص 66
[5] . جمهرة انساب العرب، ص 264
[6] . اسد الغابه، ج 2، ص 118
[7] . جمهرة انساب العرب، ص 262
[8] . الطبقات، ابن سعد، ج 4، ص 377؛ اسدالغابه، ج 3، ص 403؛ جمهرة انساب العرب، ص 262
[9] . المنمق، ص 144- 145