رويارويى بنىحارثه و بنىحارث و رقابت و
فخرفروشى آنها نسبت به يكديگر وجود ندارد و به نظر مىرسد اينگونه روايات نوعى
فرافكنى باشد تا برخى مذمتهاى قرآنى را كه مخاطب آن قبايل قريشىاند متوجه قبايل
انصارى بداند. در آخرين درگيرى كه ميان قبايل اوسى و خزرجى
رخ داد (نبرد بُعاث)، بنىحارثه از ديگر اوسيان كناره گرفتند و به خزرجيان اعلام
بىطرفى كردند و حاضر شدند به درخواست خزرجيان (قدرت برتر يثرب در آن عهد) مبنى بر
به گروگان سپردن 10 تن از بنىحارثه جهت تضمين بىطرفيشان تن در دهند.[1] بنىحارثه و پيامبر صلى الله عليه و آله درباره نخستين مسلمانان بنىحارثه مىتوان از
ظهير بن نافع، ابو برده و نهير بن هيثم ياد كرد كه در پيمان عقبه دوم با پيامبر
بيعت و از وى حمايت كردند[2] در آن پيمان 60 خزرجى و 12 اوسى حضور
داشتند. درباره زمان گسترش اسلام در ميان بنىحارثه
اطلاع كافى در اختيار نيست و در منابع رجالى و تاريخى نيز كمتر از نام اعضاى آن
ياد شده است. برخى شخصيتهاى ايشان پس از جنگ احد اسلام آوردند[3] و برخى
بزرگان ايشان همچون اوس بن قيظى به جهت عملكردش در خندق منافق خوانده شدهاند.[4] (ظ اوس بن
قيظى) در برخى گزارشها از نابودى بتهاى بنىحارثه سخن به ميان آمده[5]؛ امّا مشخص
نيست كه اين حادثه، در چه زمانى از دوره[6] مدنى روى داده است.
با توجه به نفوذ آيين يهود در اين قبيله و همچنين همپيمانى اوسيان با قبايل يهودى
چون بنىقريظه و بنىنضير[7] به نظر مىرسد گسترش اسلام در اين
قبيله با كندى و تأخير مواجه شده باشد.[1] . الاغانى، ج 17، ص 127؛ الكامل، ج 1، ص681
[2] . سيرة النبى صلى الله عليه و آله، ج 2،ص 312
[3] . الاستيعاب، ج 4، ص 25
[4] . الاصابه، ج 1، ص 305
[5] . الطبقات، ابن سعد، ج 3، ص 450؛الاصابه، ج 7، ص 222
[6] . جامعالبيان، مج 11، ج 21، ص 163-164؛ المغازى، ج 2، ص 416؛ المحبر، ص 469
[7] . الاغانى، ج 17، ص 124