«مر الظهران» نخلستانهايى داشتند[1]، از اين رو
به نظر مىرسد، عمده اشتغال اسلميان، كشاورزى و دامدارى بوده است. از آداب، ايام و مسائل مربوط به عصر جاهلى
آنان گزارشى ارائه نشده است، جز آنكه همپيمان قبيله غفار بودند[2] و در
تيراندازى مهارت داشتند[3]، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان
فرمود: پدر شما از تيراندازان بود.[4] روابط با پيامبر صلى الله عليه و آله در خصوص زمان و كيفيت اسلام آوردن اسلميها،
اخبار چندانى برجاى نمانده است؛ اما از گزارشهاى پراكنده برمىآيد كه برخى از
ايشان در همان سالهاى نخست هجرت، اسلام آورده و پيامبر صلى الله عليه و آله را در
غزواتش يارى كردهاند. در غزوه حَمْراء* الاسد[5] (سال سوم)
يا احد*[6] برخى از اسلميان در مقدمه سپاه اسلام حضور داشتند. پس از
حادثه بِئرمَعونه (سال چهارم) كه طى آن شمارى از مبلغان به شهادت رسيدند، رسول خدا
صلى الله عليه و آله درباره قبايلى چون «عَضْل» و «قاره» نفرين و در حق قبايلى چون
اسلم دعا كردند[7] كه حاكى از اسلام يا حداقل بىطرفى برخى از اسلميهاست. در
خبرى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله اين قبيله را از جمله موالى خود معرفى
كرده، بهتر از قبايلى چون تَميم و غَطَفان دانستند.[8] گويند: عمر بن افصاى اسلمى با گروهى نزد
پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و با معرفى خود به عنوان[1] . معجم البلدان، ج 4، ص 63؛ ج 5، ص 104
[2] . الاغانى، ج 21، ص 21-/ 22
[3] . اسدالغابه، ج 4، ص 139؛ الاصابه، ج 4،ص 589
[4] . جمهرة انساب العرب، ص 235؛ صحيحالبخارى، ج 4، ص 156؛ عقدالفريد، ج 1، ص 210
[5] . المغازى، ج 1، ص 337
[6] . جمهرة انساب العرب، ص 240
[7] . مسند احمد، ج 2، ص 20، 50
[8] . الدرالمنثور، ج 4، ص 271