بلندى بوده و از نظر طول قامت شهرت يافتهاند.[1] در برخى از
نقلها، طول قدهاى آنها از 11 تا 60 ذراع گزارش شده است.[2] گروهى از
مفسّران با استشهاد به آيه بعد «الَّتى لَم يُخلَق مِثلُها فِى البِلد» (فجر/ 89،
8)، و با ارجاع ضمير «ها» در اين آيه به «ذات العماد»، مقصود از آن را صاحبان
بناهاى رفيع و مستحكم دانستهاند[3] بنابراين تفسير، «تخلق» به صيغه مؤنّث
و به صورت مجهول قرائت شده و بيان كننده اين است كه تا آن هنگام هيچ كس همانند آن
ساختمانها را بنا نكرده است. ابن كثير با بهرهگيرى از معناى لغوى «ارم» كه به
«علامت» و «نشانه» ترجمه شده، ذات العماد را به معناى برجها و اسطوانههايى
مىداند كه براى راهنمايى رهگذران در اطراف شهرها يا در صحراها نصب مىكردند.[4] با وجود اختلاف نظرهايى كه از مفسّران درباره
تفسير «ارم» و «ذات العماد» مطرح شد، با استفاده از قرائت مشهور كه آيه را به
صورت «بعادٍ ارَمَ ذاتِ العِماد» قرائت كردهاند[5] و با كمك از
اين نظريّه اديبان قرآنى مانند: فرّاء، كسائى، ابنانبارى و ... كه ارم را «بدل»
يا «عطف بيان» از عاد گرفتهاند،[6] اين ديدگاه كه ارم نام قبيله يا شهرى
باشد كه قوم عاد در آن مىزيستهاند و ذات العماد صفت بناهاى رفيع آنان بوده است،
تقويت مىشود؛ افزون بر اينكه اين تفسير با آيات ديگرى كه بهگونهاى از احوال
قوم عاد گزارش دادهاند، سازگارى دارد: «وفى عادٍ اذ ارسَلنا عَلَيهِمُ
الرّيحَ العَقيم» (ذاريات/ 51، 41)، «كَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ وعادٌ
وفِرعَونُ ذو الاوتاد»؛ (ص/ 38، 12) به ويژه اينكه درباره آيه دوم، برخى از
مفسّران، «ذو الاوتاد» را به معناى صاحبان بناها و ساختمانها
دانستهاند[7] و اين معنا با «ذات العماد» كه در وصف «ارم» آمده است،
سازگارى بيشترى دارد. ارم در عهدين:[1]. تفسير قرطبى، ج 20، ص 31؛ التبيان، ج10، ص 342؛ تفسير ابى السعود، ج 9، ص 154 [2]. تفسير قرطبى، ج 20، ص 31 [3]. جامع البيان، مج 15، ج 30، ص 225؛ كنزالدقائق، ج 14، ص 268 [4]. جامع البيان، مج 15، ج 30، ص 225 [5]. الفريد فى اعراب القرآن، ج 4، ص 668؛البيان، ج 2، ص 511 [6]. البيان، ج 2، ص 511 [7]. جامع البيان، مج 12، ج 23، ص 156؛مجمع البيان، ج 8، ص 729؛ التبيان، ج 8، ص 54فرهنگ و معارف قرآن،اعلام القرآن، 3جلد، مؤسسة بوستان كتاب - قم، چاپ: اول، 1385.اعلام القرآن ؛ ج2 ؛ ص56