responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اعلام القرآن نویسنده : فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 2  صفحه : 34
ادريس در قرآن:
در آيات 85- 86 انبياء/ 21 از «اسماعيل»، «ادريس» و «ذُوالكِفل» به عنوان سه پيامبرى كه از صابران و صالحان و شايسته مشمول رحمت الهى بوده‌اند، ياد شده است:
«و اسمعيلَ و ادريسَ و ذَاالكِفلِ كُلٌّ مِنَ الصبِرين* و ادخَلنهُم فى رَحمَتِنا انَّهُم مِنَ الصلِحين». طوسى، طبرسى و برخى ديگر، صابر بودن ادريس را شكيبايى وى در بلاى الهى و عمل به طاعت او و تحمّل سختى رسالت مى‌دانند. و گفته‌اند: نخستين كسى بود كه بر قوم خود برانگيخته شد و آن‌ها را به‌سوى دين دعوت نمود؛ ولى آن‌ها از پذيرش سخنان وى خود دارى كردند و گرفتار خشم خداوند شدند. [1]
هم‌چنين در ذيل آيه‌ «و ادخَلنهُم فى رَحمَتِنا ...» داخل شدن در رحمت الهى را فراگيرتر از رحمت عمومى خدا و مرتبه‌اى بالاتر از آن شمرده‌اند. گويى اين پيامبران با تمام جسم و جانشان در رحمت الهى غرق شدند و اين، بيانگر مقام والاى آن‌ها است. [2]
برخى نيز مراد از آن را داخل شدن در بهشت دانسته و جمله‌ «انَّهُم مِنَ الصلِحين» را تعليل آن بيان كرده‌اند. [3]
در جايى ديگر از «ادريس» به عنوان پيامبرى بسيار راستگو كه خداوند او را به مكان والا ياد شده است: «واذكُر فِى الكِتبِ ادريسَ انَّه كانَ صِدّيقًا نَّبيّا* و رَفَعنهُ مَكانًا عَليّا». (مريم/ 19، 56- 57)
كتاب مقدس نيز درباره او مى‌گويد: خنوخ با خدا مى‌زيست و خدا او را به حضور خود به بالا برد. [4]
علّامه طباطبايى در ذيل آيه 41 مريم/ 19 درباره دو واژه‌ «صِدّيقًا و نَّبيّا» كه دو ويژگى حضرت ابراهيم عليه السلام است، مى‌گويد: كلمه «صدّيق» در ظاهر، اسم مبالغه از «صدق» است و كسى را كه در راستى مبالغه مى‌كند، يعنى آن‌چه را انجام مى‌دهد، مى‌گويد و آن‌چه‌
[1]. مجمع‌البيان، ج 7، ص 94؛ التبيان، ج7، ص 272
[2]. نمونه، ج 13، ص 482
[3]. مجمع‌البيان، ج 7، ص 95؛ تفسير قرطبى،ج 11، ص 217
[4]. كتاب مقدس، پيدايش، 5: 21- 24
نام کتاب : اعلام القرآن نویسنده : فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 2  صفحه : 34
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست