ديگرى را با اندكى تفاوت ذكر مىكند.[1] قرآن مجيد هيچگونه تصريحى درباره شمار اصحاب
كهف ندارد و تنها بيان مىكند كه مردم در عدد اصحاب كهف اختلاف نظر داشتهاند؛
برخى ايشان را با سگ همراهشان 4 تن و برخى 6 تن و برخى 8 تن دانستهاند:
«سَيَقولونَ ثَلثَةٌ رابِعُهُم كَلبُهُم ويَقولونَ خَمسَةٌ سادِسُهُم كَلبُهُم
رَجمًا بِالغَيبِ ويَقولونَ سَبعَةٌ وثامِنُهُم كَلبُهُم» (كهف/ 18، 22) و
چون «رَجمًا بِالغَيبِ» را كه اشاره به بىدليل بودن سخن مردم است پس
از دو قول اول ذكر كرده و قول سوم را بدون چنين تعبيرى آورده، برخى نتيجه
گرفتهاند كه قرآن نظر سوم را تأييد مىكند[2]، به هر روى، قرآن
شمار كسانى را كه از عدد اصحاب كهف آگاه بودند اندك مىداند: «قُل رَبّى
اعلَمُ بِعِدَّتِهِم ما يَعلَمُهُم الّا قَليلٌ» (كهف/ 18، 22)،
ازاينرو به رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور مىدهد كه جز به نحو مستدل با
ايشان در اين مورد به گفتوگو نپردازد: «فَلا تُمارِ فيهِم الّا مِراءً
ظهِرًا». (كهف/ 18، 22) «مراء ظاهر» به معناى بحث غالب و مسلط است؛ بدين
معنا كه با آنان چنان با استدلال سخن بگو كه گفتار تو بر نظر آنان غالب و مسلط
گردد. احتمال ديگر اين است كه با آنان در خلوت بحث و گفتوگو نكن، زيرا گفتار تو را
تحريف مىكنند، بلكه آشكارا و در حضور مردم گفتوگو كن تا نتوانند حقيقت امر را
تحريف كنند[3] و چون خداوند خود از همه آگاهتر است: «رَبّى
اعلَمُ بِعِدَّتِهِم» (كهف/ 18، 22) ديگر از هيچ كس درباره اصحاب كهف سؤال مكن: «ولا
تَستَفتِ فيهِم مِنهُم احَدا». (كهف/ 18، 22)، زيرا علم خداوند تو را از هر
چيز بىنياز مىكند.[4] مكان غار اصحاب كهف: درباره مكانِ غار اصحاب كهف ديدگاههاى متفاوتى
وجود دارد: 1. حادثه مزبور در شهر «افِسوس» واقع شده و غار مزبور نيز در همان جا
قرار دارد و افسوس (افسيس) از[1]. همان، ص 252 [2]. الميزان، ج 13، ص 267- 268؛ نمونه، ج12، ص 383 [3]. نمونه، ج 12، ص 384 [4]. الميزان، ج 13، ص 270