اصحاب
رَسّ على اسدى، محمد حسن ناصحى اصحاب رَسّ: مردمانى در شمار اقوام عذاب شده
پيشين به سبب تكذيب و كشتن پيامبرشان رسّ در لغت به معناى كندن چاه و قبر[1]، مدفون كردن
مرده يا غير آن، چاه كهنه، چاه سنگچين شده، معدن[2] و نيز
استوار ساختن[3]، نشانه و اندك اثر بر جاى مانده هر چيز[4] آمده است. قرآن دوبار در آيات 38 فرقان/ 25 و 12 ق/ 50
از اصحاب رسّ تنها به عنوان قومى كه در پى تكذيب پيامبر خويش با عذاب* الهى نابود
شدند، ياد كرده است؛ اما هيچ گزارشى درباره هويّت، آيين، پيامبر، مكان و زمان
زندگى و چگونگى نابودى آنان و نيز شرح كارهايى كه زمينه عذابشان شد، ارائه نكرده
است. در سوره فرقان ضمن گزارش برخى از درخواستهاى نامعقول از سوى تكذيبكنندگان
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله (فرقان/ 25، 32) و در مقام تهديد آنان، از اصحاب
رسّ در شمار اقوامى چون قوم نوح، عاد، ثمود و ... ياد شده كه همگى به سبب تكذيب
پيامبر خويش با عذاب الهى نابود شدند: «و قَومَ نوحٍ لَمّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ
اغرَقنهُم ...* و عادًا و ثَمودا و اصحبَ الرَّسّ و قُرونًا بَينَ ذلِكَ كَثيرا». (فرقان/ 25، 37- 38) در سوره ق نيز در پى
گزارش تكذيب* پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و وعده رستاخيز از سوى كافران (ق/
50، 2- 3)، اصحاب رسّ با همين وصف ياد شدهاند: «كَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ واصحبُ
الرَّسّ و ثَمود* و عادٌ و فِرعَونُ و اخونُ لوط* و اصحبُ الايكَةِ و قَومُ
تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وعيد». (ق/ 50، 12- 14)
برخى[1]. ترتيب العين، ص 311؛ تاجالعروس، ج 8،ص 306، «رسس» [2]. لسانالعرب، ج 5، ص 210؛ تاج العروس،ج 8، ص 306؛ القاموس المحيط، ج 1، ص 753، «رسّ» [3]. ترتيب العين، ص 310؛ التحقيق، ج 4، ص109، «رس» [4]. مفردات، ص 352؛ لسانالعرب، ج 5، ص209، «رسس»