گرماى شديدى را بر آنها مسلط[1] و باد را
ساكن گرداند، بهگونهاى كه نفس كشيدن بر آنان دشوار شد و آرامش را از آنان گرفت.
پناه بردن به درون خانهها و سردابها و استفاده از آب و سايه نيز براى خنك شدن بر
آنان سودى نبخشيد، آنگاه پس از 7 روز خداوند ابرى (ظُلّه) به سوى آنان فرستاد.
اصحاب ايكه به سوى سايه آن ابر رو آوردند. ناگهان از آن ابر آتش باريد (صاعقه آنان
را فرا گرفت) و همه آنان را نابود كرد.[2] در برخى نقلها تعبيرهاى مبالغهآميزى در باره
عذاب نازل شده بر اصحاب ايكه، ديده مىشود كه مىتوان آن را تعبيرهايى مَجاز به
شمار آورد؛ مانند اينكه خورشيد آنان را به سان ملخى كه در ظرف پخته شود، سوزاند[3]، خداوند درى
از دوزخ بر روى آنان گشود[4]، آنگاه كه اصحاب ايكه زير آن ابر گرد
آمدند، چون كوهى بر سر آنان فرود آمد[5] و بر اثر آتشى كه از ابر بر آنان
باريد همگى خاكستر شدند.[6] ابنكثير اصحاب مدين و ايكه را يك امت
دانسته، با توجه به آيه 91 اعراف/ 7 كه عذاب اصحاب مدين را رَجفه (زمين لرزه) و
آيه 94 هود/ 11 كه عذاب آنان را صيحه (بانگ شديد) بيان كرده، درباره چگونگى عذاب
مىگويد: پس از پناه بردن مردم به سايه ابر، شعلههاى آتش بر آنان فرو باريد و
زمين به لرزه درآمد و صيحهاى از آسمان برخاست و همه اصحاب ايكه را كه در زير ابر
جاى گرفته بودند نابود كرد.[7] برخلاف اين نقلها و اظهار نظرها، در
روايتى از ابن عباس در بيان نوع عذاب اصحاب ايكه با احتياط برخورده شده است. او
گفته است: هركس درباره چگونگى عذاب «يوم
الظلّه» سخنى گفت او را تكذيب كن.[8] شايد به اين سبب كه
كسى از آنان نجات نيافت، تا چگونگى عذاب را شرح دهد.[9] سرزمين اصحاب ايكه: آخرين آياتى كه درباره اصحاب ايكه نازل شده
آيات 78- 79 سوره حجر/ 15 است: «و ان كانَ اصحبُ الايكَةِ لَظلِمين*
فانتَقَمنا مِنهُم وانَّهُما لَبِامامٍ مُبين و راستى[1]. مجمعالبيان، ج 7، ص 317 [2]. همان؛ روضالجنان، ج 14، ص 352؛الميزان، ج 15، ص 313 [3]. الدرالمنثور، ج 6، ص 320 (4) (5) 3-. تفسير قرطبى، ج 13، ص 92 [6]. همان؛ بحارالانوار، ج 12، ص 383 [7]. قصصالانبياء، ص 177- 178 [8]. جامعالبيان، مج 11، ج 19، ص 135 [9]. كشف الاسرار، ج 7، ص 149