گروه مؤمنان، حاكميت سياسى- اجتماعى و
تودههاى مردم نيز در اختياركافران بوده است. بُعد ديگر حادثه كه در گزارش قرآن
برجسته شده، زمينه پيدايش آن است: «وما نَقَموا مِنهُم الّا ان يُؤمِنوا
بِاللَّهِ العَزيزِ الحَميد». (بروج/ 85، 8) با آمدن ادات استثنا پس از
«ما» ى نافيه ضمن نفى صريح هرگونه انگيزه و زمينه سياسى، اقتصادى و قومى، منشأ
نزاع دو گروه منحصراً تقابل كفر و ايمان معرفى مىشود و اينكه كافران فقط به سبب
ايمان به خداى يگانه از مؤمنان انتق* ام گرفتند؛ همچنين از آيه 8 بروج/ 85
برمىآيد كه حادثه اخدود در زمان و جامعهاى رخ داده كه اختناق و استبداد كامل بر
آن حاكم بوده و كمترين آزادى براى عقايد توحيدى وجود نداشته است. باورها و ارزشهاى
كفرآلود و شركآميز، فرهنگ حاكم بوده و چنان در ذهن مردم و تار پود جامعه رسوخ
كرده بوده است كه باورها و ارزشهاى توحيدى به شدّت طرد و ناهنجار تلقّى مىشده،
بهگونهاى كه مؤمنان را مستوجب شديدترين شكنجهها و فجيعترين نوع مرگ دانسته،
كمترين ترحّمى به آنان روا نمىداشتند. قرآن با ذكر اوصافى براى خدايى كه مؤمنان
مىپرستيدند، به شكل غير مستقيم، فرهنگ، فضاى اجتماعى ياد شده و برخورد كافران را
تخطئه مىكند.[1] (بروج/ 85، 8- 9) (ظ همين مقاله، پيام داستان) گزارشهاى تاريخى و روايى اصحاب اخدود: در منابع تاريخى[2] و حديثى[3] مسلمانان،
گزارشهايى گوناگون درباره حادثه اخدود آمده كه گاه متضاد و آميخته با افسانه و
داستانپردازى است. (ظ همين مقاله، روايتهاى 1- 7) اين روايتها به سبب ارتباط با
گزارش قرآن همواره در طول تاريخ مورد توجه مفسران بوده و در منابع تفسيرى نيز راه
يافته است[4] كه رد پاى آن به روشنى در اختلاف مفسّران در تفسير برخى
آيات مربوط كاملًا مشهود است.[5] براساس مشهورترين روايت،[1]. الكشاف، ج 4، ص 732؛ الميزان، ج 20، ص251؛ الفرقان، ج 30، ص 265 [2]. تاريخ طبرى، ج 1، ص 434؛ البدء والتاريخ،ج 3، ص 182؛ الكامل، ج 1، ص 425 [3]. مسند احمد، ج 7، ص 27- 28؛ المحاسن، ص250؛ بحارالانوار، ج 14، ص 438- 444 [4]. جامعالبيان، مج 15، ج 30، ص 165؛مجمعالبيان، ج 10، ص 705- 707؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 465- 466 [5]. جامعالبيان، مج 15، ج 30، ص 167؛مجمعالبيان، ج 10، ص 709؛ التفسيرالكبير، ج 31، ص 119