انتَ العَزيزُ الحَكيم». (بقره/ 2،
127- 129) مقصود از بعثت پيامبرى از فرزندان ابراهيم در آيه، پيامبر خاتم صلى الله
عليه و آله است و بر همين اساس، به نقلى رسول اكرم وجود خود را اجابت خواسته پدرش
ابراهيم مىدانست.[1] خداوند افزون بر بناى كعبه، ابراهيم و اسماعيل
را به تطهير آن نيز فرمان داده است. مقصود از تطهير ممكن است پاك كردن از بتان،
شرك و نجاسات يا بنياد نهادن آن بر طهارت و پاكى باشد.[2] چون ديوار كعبه را تا جايگاه حَجَر* بالا
بردند، ابراهيم از اسماعيل خواست سنگ زيبايى پيدا كند تا در آنجا قرار دهد. پس از
آنكه اسماعيل دو بار سنگى آورد و ابراهيم آن را نپسنديد، جبرئيل سنگى سياه فرود
آورد و در جايگاهش قرار داد.[3] بر پايه روايات، خداوند به پاداش بناى
كعبه، اسب را به ابراهيم و اسماعيل عطا كرد.[4] تا آن زمان
اسبان عربى وحشى بودند. خداوند به او فرمود: به تو گنجى دادهام كه به هيچ كس
ندادهام، پس ابراهيم و اسماعيل به منطقه اجياد رفته و اسبان را طلبيدند. در
سرزمين عرب همه اسبان حاضر و رام آنان شدند.[5] ذبح اسماعيل: خداوند ابراهيم را به داشتن فرزندى بردبار
مژده داد. پس از آنكه فرزند به حدّ كار و تلاش رسيد، ابراهيم او را از رؤياى خود
درباره ذبح وى خبر داد و نظرش را جويا شد. فرزند بىدرنگ پدر را به امتثال فرمان ذبح
فراخواند. هنگامى كه هر دو براى امتثال آن آماده شدند و فرزند را براى ذبح بر
پيشانى افكند از سوى خدا ندا آمد: اى ابراهيم به رؤياى خود حقيقت دادى و آن
آزمايشى روشن براى تو بود و فرزند تو را به ذبحى بزرگ باز خريديم:
«فَبَشَّرنهُ بِغُلمٍ حَليم* فَلَمّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعىَ قالَ يبُنَىَّ انّى
ارى فِى المَنامِ[1]. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 773 [2]. تفسير قمى، ج 1، ص 59؛ مجمع البيان، ج1، ص 385؛ التفسير الكبير، ج 4، ص 57 [3]. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 764؛الدرالمنثور، ج 1، ص 307 [4]. تفسير قرطبى، ج 2، ص 84 [5]. حياة القلوب، ج 1، ص 392