اسماعيل را برگزيد.[1] واژه اسماعيل 12 بار در قرآن آمده و به نظر
بيشتر مفسران، چون طبرى، طبرسى، فخررازى و سيوطى[2] اسماعيل
صادق الوعد در آيات 54- 55 مريم/ 19 مانند ساير موارد همان اسماعيل پسر ابراهيم
عليهما السلام است: «واذكُر فِى الكِتبِ اسمعيلَ انَّهُ كانَ صادِقَ
الوَعدِ وكانَ رَسولًا نَبيّا* وكانَ يَأمُرُ اهلَهُ بِالصَّلوةِ والزَّكوةِ وكانَ
عِندَ رَبّهِ مَرضيّا» (ظ اسماعيل صادق الوعد)؛ همچنين در آيه
«واسمعيلَ وادريسَ وذَا الكِفلِ كُلٌّ مِنَ الصبِرين» (انبياء/ 21، 85) از
اسماعيل فرزند ابراهيم با وصف «صابر» ياد شده است كه به نظر برخى مقصود صبر بر ذبح
است.[3] افزون بر اين آيات، به نظر بيشتر مفسران، آيات 101- 107
صافّات/ 37 كه به داستان ذبح فرزند ابراهيم عليه السلام پرداخته نيز درباره
اسماعيل عليه السلام است.[4] اسماعيل در تورات: تورات ماجراى اسماعيل را چنين گزارش كرده است:
چون ابراهيم از سارا صاحب فرزندى نشد به پيشنهاد او با كنيزش هاجر ازدواج كرد و
خداوند در سن 86 سالگى از هاجر فرزندى به او عطا كرد و او را اسماعيل نام نهادند.
به سبب تولد اسماعيل سارا به كنيز خود حسد ورزيد و از ابراهيم خواست هاجر و فرزندش
را از خود دور كند. هاجر فرزند خود را برداشت و روانه مصر گرديد در ميان راه
گرفتار گرما و تشنگى شديدى شدند و فرزند خود را در حال مرگ ديد؛ ولى بهصورت معجزه
آسايى نجات يافتند و در بيابانى به نام «پاران» سكونت يافتند. پس از مدتى اسماعيل
صيادى قوى بازو گرديد و با دخترى مصرى ازدواج كرد و از او داراى 12 پسر شد كه هر
يك رئيس يكى از طوايف عرب گرديد؛ همچنين خداوند به اسماعيل دخترى داد كه به همسرى
پسر عموى خود «عيصو» درآمد.[5] هاجر و اسماعيل در مكه: با ولادت اسماعيل، ساره سخت اندوهگين شد.[6] گفتهاند:
اسحاق در سه سالگى كنار پدر بود، كه اسماعيل نزد آنان آمد و ابراهيم او را به جاى
اسحاق نشاند.[7] نيز[1]. الدرالمنثور، ج 5، ص 516 [2]. جامعالبيان، مج 5، ج 9، ص 120؛مجمعالبيان، ج 6، ص 800؛ التفسير الكبير، ج 21، ص 232؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 516 [3]. تفسير قرطبى، ج 15، ص 68 [4]. مجمع البيان، ج 8، ص 707؛ تفسير ابنكثير، ج 4، ص 20 [5]. كتاب مقدس، پيدايش 16: 1- 16؛ 25: 13-16؛ قاموس كتاب مقدس، ص 60- 61 [6]. تفسيرقمى، ج 1، ص 87؛ تاريخ يعقوبى، ج1، ص 25 [7]. اثبات الوصيه، ص 42