نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد جلد : 1 صفحه : 211
عفو و فرو خوردن خشم
و در خبر مى آيد كه : زين العابدين عليه السلام و در روايت ديگر موسى بن جعفر عليهماالسلامدست مى شست، و غلام آب بر دست او مى ريخت، مشغول شد، گوشه ابريق بر سر او آمد. او به غلام برنگريد، غلام گفت : والكاظِمينَ الغَيْظِ، گفت : كَظَمْتُ غَيْظى؛ خشم فرو بردم، گفت : والعافينَ عَنِ النّاسِ، گفت : [عَفَوْتُ عَنْكَ] عفو بكردم از تو، گفت : وَاللّه ُ يُحِبُّ المُحْسِنينَ، گفت : اَعتَقْتُكَ؛ آزادت كردم. [1]
علم، حيات دل است
جابر بن عبداللّه انصارى روايت كند از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت : سَاعَةٌ مَنْ عالِمٍ يَتَّكى عَلى فِراشِهِ يَنْظُرُ فِى عِلْمِهِ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ العابِد سَبْعِينَ عاما؛ گفت : يك ساعت از عالمى كه بر بستر خود تكيه كند و در علم خود مى نگرد بهتر است از عبادت عابدى كه هفتاد سال خداى را پرستد. حُمَيد طويل روايت كند از انس بن مالك از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت : تُعَلَّموا العِلمَ فَاِنَّ تَعَلَّمَهُ حَسَنَةٌ وَمُدارَسَتَهُ تَسبِيحٌ والبَحثَ عَنْهُ جِهادٌ وَتَعْليمَهُ مَنْ لا يَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ... ؛ گفت : علم بياموزى كه آموختن علم حسنه است، و درس او تسبيح است، و بحث [از] او جهاد است، و آموختن آن را كه نداند صدقه است، و با ياددادن اهلش قربت و تقرب به خداى است، براى آن كه علمْ مَعالِم حلال و حرام است، و علامت راه هاى بهشت و دوزخ است. در وحشت انيس است، در غربا رفيق است و در خلوت مُحدِّث است، در