پيش
از اتمام اول احتراز كنند كه اقتضاء اغلاق كند- و همچنين از ابهام و مغالطه و احتمال
ضدين تحاشى كند- چه استعمال آن بجهت زينت كار شعرا بود- و بقصد صدق طريق كاهنان و منجمان
كه خواهند- كه دائما سخن ايشان را محملى باقى بود- تا اگر يك طرف كاذب شود به ديگر
طرف تعلق سازند- و بايد كه در ايجاز و تطويل هم اعتدال نگاه دارند- تا متناسب بود-
چه ايجاز اخلال بمعنى كند و تطويل املال مستمع- و در خطاب با مستمع دراك ميل بايجاز
بايد كرد- و آنجا كه غرض تاكيد و تهويل بود ميل بتطويل- و از تكرار بىفائده در همه
مواضع اجتناب بايد كرد- و از ترادف الفاظ كه راجع با تكرار بود همچنين- و بايد از الفاظ
مشكل و غريب و منفرد از تركيبات- و اشتقاقات غريب و نامتداول احتراز كند- و همچنين
از الفاظ بارد و آن چهار صنف بود- ا غريب و مشتمل بر حروفى كه به دشوارى تلفظ توان
كرد- هم از آن لغت يا از لغتى ديگر مانند عنفقيق داهيه را- ب غير غريب و ليكن دراز-
چون بجاى آن لفظهاى بهتر استعمال توان كرد- مانند مشعشعه خمر را- چه خمر و راح و ديگر
نامهاى متداول هست نه بان درازى- ج مركب از اعراض بعيد كه بدل اسم بكار دارند- مانند
بسيار حشم آسمان را و سياه سر مردم را- و بدترين آن بود كه دال نبود- د مشتمل بر افراط
در تحقير يا استهزاء- مانند غليمك مردى را كه مخاطب بود- و بر جمله- در همه مواضع از
مبالغات مفرط احتراز بايد كرد- و همچنين از تلفظ بفواحش و هذيانات- و در موضع ضرورت
عبارت از آن به استعارتى لطيف بايد كرد- چنانك از نيك بمباشرت- و استعمال اشارت بجاى
عبارت پسنديده نبود- و چون از قبايح افعال عبارت خواهند كرد- از آن بسلب اضدادش عدول
بايد كرد- چنانك اگر خواهند گفت خيانتى كرد- گويند دست كشيده نداشت- و يا خواهند گفت
زنا كرد- گويند طريق عفت نسپرد- و زينت سخن بتغيير لفظ بود- و آن استعارت و تشبيه