responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 56

شايد كه هر دو معنى وجودى بود- چون سواد و بياض- و شايد كه يكى وجودى بود و يكى عدمى- چون حركت و سكون- و شايد كه ميان هر دو وسايط بود- چون ادكن ميان ابيض و اسود- و شايد كه نبود چنانك ميان حركت و سكون- و شايد كه موضوع طبيعت جنسى بود- چون عدد زوج و فرد را- يا نوعى چون مردم نر و ماده را- يا اعم مطلق چون شى‌ء خير و شر را- و شايد كه طريان هر دو بر موضوع- على سبيل البدل جايز بود- چون سواد و بياض- يا على سبيل الاقتسام بود چون اعجم و ناطق- و شايد كه در يك وقت موضوع شايسته هر دو بود- چون عدل و جور- يا در دو وقت چون امرد و ملتحى- و شايد كه انتقال موضوع از يكى به ديگر جايز بود- چون حركت و سكون- يا نبود چون بر سبيل اقتسام بود- و شايد كه يك چيز را يك ضد بود- چنانك سكون حركت را- و شايد كه زيادت بود- چنانك جبن را باعتبارى شجاعت و باعتبارى تهور- و اما بحسب تحقيق از اين خاص‌تر بود- چه تضاد بحقيقت امورى وجودى را بود- كه ميان ايشان غايت خلاف بود- و در يك موضوع بالفعل جمع نيايند- بل بر سبيل تعاقب در وى حال توانند شد- و چون چنين باشد جز ميان دو موجود نتوانند بود- و يك چيز را يك ضد بيش نتواند بود- و اگر چه وسايط باشد- و ممكن بود كه با موضوع خاص مقارنى بود- كه اقتضاء يك ضد كند بطبع- و آنگاه انتقال جايز نبود چنانك غراب سواد را- اما موضوع از آنجا كه موضوع بود- انتقال بر او جايز بود- چه موضوع سواد و بياض جسم است و ملكه بحسب شهرت موجود بود در موضوعى- كه از شان آن موضوع بود اتصاف بان موجود- مانند وجود بينائى- و موى سر و دندان در وقت خويش- و عدم عدم آن موجود بود در وقتى كه موجود تواند بود- بشرط آنك از ملكه بعدم انتقال تواند كرد- و از عدم بملكه نه- مانند

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 56
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست