responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 500

چند چيز- نشايد كه بايراد آن چيزها گويند بر سبيل عطف- چنانك گويند عدالت شجاعت و عفت بود- چه اين حد اقتضاء آن كند كه هر يك به تنهائى عدالت بود- و نيز چون اعتبار ضدش كنند- لا محاله جور جبن و فجور بود- پس جبن بى‌فجور جور بود- و بر آن تقدير عفت تنها هم عدالت بود- و هم جور چون با جبن بود پس عدالت جور بوده باشد- و اگر مجموع هر دو خواهند هم باشد كه راست نبود- چه هيات تركيب اعتبار نكرده باشند- و تحقيق در اين موضع- آنست كه تاليف اجزاء سه گونه بود- يكى آنك مؤلف نفس اجزاء بود منضم با يكديگر- مانند تاليف اعداد از آحاد- و دوم آنك با هياتى زائد بود بر اجزاء- مانند هياتى كه خانه را بود بسبب وضع اجزاء- و سيم آنك بامرى زايد بود غير اجزاء- و هيات مانند آنچه در سكنگبين- بعد از تركيب حاصل شود- كه بان دافع صفرا بود- و در مؤلف اول ايراد اجزاء كافى بود و در دوم و سيوم نبود- پس اول شى‌ء و شى‌ء بود- و دوم شى‌ء مع شى‌ء و سيم شى‌ء من شى‌ء- كب و همچنانك حد كل- نفس اجزاء نبود نفس تركيب نيز نبود- چنانك گويند- سكنگبين بتركيب سركه و شكر بود- چه تركيب ديگر بود و مركب ديگر- و تركيب بحقيقت جزوى بود مانند صورت- و نشايد كه حد كل جزو يا حد جزو بود- كج و باشد كه در حد اجزائى ايراد كنند- كه با يكديگر مجتمع نتوانند بود- چنانك گويند حسن لذيذ در سمع و لذيذ در بصر بود- و هر دو در يك چيز بيك اعتبار جمع نيايد- پس هر يكى حسن و لا حس و لا حسن باشد بهم- و همچنين گويند- موجود آن بود كه فاعل بود يا منفعل- و حد بقسمت همچنين بود مانند آنك گويند- قضيه آن بود كه يا موجبه بود يا سالبه- و از آنجا لازم آيد كه- موجبه نيز كه قضيه است يا موجبه بود يا سالبه- و بحسب تحقيق امثال آن علامات باشد نه حدود و نه رسوم- كد و بايد كه در حد مركب حد هر بسيطى حاصل‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 500
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست