سه
فن است اول در مقدمات و دويم در مواضع و سيوم در وصايا
فن
اول در مقدمات
پنج
فصل است
فصل
اول در بيان ماهيت و منفعت جدل و ذكر احوال سايل و مجيب
جدل
صناعتى علمى است كه- با وجود آن اقامت حجت از مقدمات مسلم- بر هر مطلوبى كه خواهند-
و محافظت وضعى كه اتفاق افتد- بر وجهى كه مناقضتى لازم نيايد ممكن باشد- و به عبارتى
ديگر صناعتى كه اقتضاء اقتدار كند- بر تمشيت حجتهاى مؤلف از مسلمات- يا رد آن بر حسب
ارادات- و بر احتراز از لزوم تناقض در محافظت وضع- و صناعت ملكه نفسانى بود كه- با
وجودش به آسانى بر استعمال موضوعات- از سر بصيرت در تحصيل غرض- بحسب ارادت بقدر امكان
قادر باشد- و بحسب اين رسم برهان و جدل و باقى اصناف مذكور- بل ديگر علوم و آداب و
حرفتها صناعت باشد- و مردم باشد كه بحسب فطرت مستعد صناعتى بود- يا بحسب مزاولت جزويات-
آن صناعت او را تجاربى كه معين بود- بر تعاطى آن صناعت حاصل شود- اما او را باين سبب
صاحب صناعت نخوانند- بل صاحب صناعت كسى بود كه او را قانونهائى بود- كه رعايت آن موصل
بود بغرض از آن صناعت- مانند طبيب كه بكياست فطرى و تجارب تنها طبيب نباشد- بل بايد
كه قوانين حفظ صحت و ازالت مرض را مستحضر بود- و همچنين اگر كسى بقوت ذكا يا كثرت ممارست-
در اين فن شروع كند جدلى نباشد-