responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 442

متصور- حال بر اين جمله بود كه اين معترض گفته است- چه از تصور چيزى معلوم بود- كه كدام معنى بالذات در وى داخل است- و كدام معنى خارج- و اين است علت آنك- يك چيز را بحسب اعتبارات مختلف حدود مختلف گويند- چنانك صورت و طبيعت و قوت را در علم طبيعى- با آنك بحقيقت هر سه بحسب ذات يكى‌اند- و آن حدود حدود مفهومات مختلف باشد- كه از آن اعتبارات لازم آيد- اين است تمامى سخن در حد- و از مباحث علم جدل- اطلاعى زيادت بر احوال حدود و رسوم ناقص و غير ناقص- حاصل شود- و وجوه فسادى كه در هر يكى افتد معلوم گردد- و اين مقالت- بر بيان كيفيت تناول برهان و حد شخصيات را ختم كنيم‌

فصل دوازدهم در بيان آنك در اشخاص جزوى نه برهان توان گفت و نه آن را حد توان گفت‌

هر حكم كه بر اشخاص كاين فاسد كنند برهانى نتواند بود- چه وجود چنان شخصها جز بحس معلوم نشود- و حكمى كه بمقتضاى عقل بود بالذات جز بر موضوعات كلى نبود- و هيچ كلى اقتضاء آن نكند- كه شخصى معين در او داخل باشد- پس اگر شخصى معين اقتضاء آن كند- كه او در آن كلى داخل باشد- دخول او در آن كلى امرى عرضى بود آن كلى را- كه در وقت تكون شخص حادث شود- و در وقت فسادش زايل- و چون چنين بود- محمول را بر شخصى معين حمل نتوان كرد- جز در وقت احساس بوجود او- و اگر چه آن محمول ذاتى مقوم باشد- مثلا حكم بانسان بر زيد- جز در وقت احساس بوجود او صادق نبود- چه بعد از غيبت از حس اگر منعدم شود- زيد معلوم ايشان تواند بود- و نيز اثبات آنچه از شان او بود- احساس بدان محسوس را جز بحسى ممكن نبود- اما لواحق‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 442
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست