responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 435

كنند- بى‌ملاحظت وجود اقتصار بر علل ماهيت كافى بود- و سبب قطع نظر از وجود يا ظهور وجود بود- يا آنك حد هنوز بحسب اسم بود- اما آنچه ملاحظت وجودش كنند- لا محاله علل وجود نيز در فصل بايد گرفت- اگر مساوى و ذاتى باشند- و باشد كه تصور ماهيتى نه بحسب جوهر ذاتش كنند- بل بحسب عرضى از اعراض او و حدش بان اعتبار گويند- مثلا به نظر با فاعل اعتبار حرارت در سوخته- چه حد سوختن بى‌ذكر حرارت نتوان گفت- و به نظر با غايت اعتبار پوشيدن در جامه- و در امور طبيعى چون مواد ملايم صورند- و وجود صور بى‌مواد ممتنع- پس علل مادى بضرورت در حد افتد- و در هندسى و عددى چون صور از مواد منتزعند- مواد در حد نيفتد- و از تذكر احوال علل ديگر اعتبارات آسان باشد- پس اين قدر در اين موضع كفايت بود

فصل نهم در بيان مشاركت برهان و حد

برهانى كه مشارك حد بود- در اجزاء بر اين مثال بود كه گوئيم- قمر جرمى است كه نورش از شمس مستفاد است- و از شان اوست كه زمين ميان او و شمس متوسط شود- و هر چه چنين بود نورش در وقت توسط منمحى شود- پس قمر جرمى است كه نورش منمحى شود- و انمحاء نور قمر خسوف بود- پس قمر جرمى است كه منخسف شود- و اين دو برهان است كه- اثبات خسوف قمر باين دو برهان تمام شود- چه اگر بر يكى اقتصار كنند- و گويند كه قمر جرمى است كه- زمين ميان او و شمس متوسط شود- و چون چنين بود قمر منخسف شود- يا گويند قمر جرمى است كه نورش منمحى شود- و چون چنين باشد منخسف شود- برهانى ناقص ايراد كرده باشند- و هنوز سؤال لم را مجال بود- پس برهان تام اول است كه مشتمل بر دو قياس مذكور است- و بر دو حد اوسط يكى توسط زمين و دوم انمحاء نور- و اول علت دوم است- و دوم حقيقت خسوف از آن جهت كه معلل است باول- و چون حد خسوف گويند- همين دو

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 435
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست