مثال
ضرب اول شكل اول- نتيجه صادق از دو صادق چنانك معلوم است- و از دو كاذب بكل چنانك گفتيم-
و از صغرى كاذب بكل و كبرى ببعض چنانك گوئيم- كل غراب ابيض و كل ابيض حيوان- و از دو
كاذب ببعض كل انسان اسود و كل اسود حيوان- و از صغرى تنها كاذب بكل كل انسان فرس و
كل فرس حيوان- و از صغرى تنها كاذب ببعض- كل انسان كاتب و كل كاتب حيوان- و از كبرى
تنها كاذب ببعض- كل انسان حيوان و كل حيوان ناطق- و در ديگر ضروب اشكال- بر هر يكى
از تقديرها هم بر اين منوال باشد و الله اعلم
فصل
پنجم در طلب قياس بر هر مطلوبى و طريق اكتساب مقدمات
ببايد
دانست كه فائده علم قياس باين باب تمام شود- چه اتفاق نيفتد كه كسى تاليف قياسى كند-
تا از آن نتيجه كيف اتفق حاصل آيد- بل هميشه چنين باشد- كه مطلوبى معين را كه اثبات
خواهند كرد باول بنهند- پس طلب قياسى كنند كه منتج آن مطلوب باشد- و باين سبب قياس
را قدماء عكس تحليل خواندهاند- و تحصيل قياس بر هر مطلوبى بعد از معرفت صور قياسى-
جز باكتساب مقدماتى- كه منتج آن مطلوب باشد صورت نبندد- و پيش از خوض در طريق اكتساب
مقدمات- گوئيم حمل محمولات بر موضوعات- يا بالذات بود و بر حسب امر طبيعى- يا بالعرض
و خلاف آنچه مقتضاء طبع بود فى نفس الامر- و اول حمل ذاتى اعم بود بر موضوع- يا حمل
خواص و اعراض او بر او- مانند حمل حيوان و ضاحك و ماشى بر انسان- و دوم حمل معروض بر
عارض بود- يا حمل عارض بر عارضى ديگر- يا حمل ذاتى اخص بر موضوع اعم- مانند حمل انسان
بر ضاحك يا ضاحك بر كاتب- يا انسان بر بعضى از حيوان- و مراد از محمول در اين موضع
صنف اول است- و چون