responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 214

آتش بود يا مرئى آتش نيست- نه طبيعى باشد و متكلف بود- پس چون در علوم از قضايا طلب انتاج كنيم- با بعضى تاليفات بر شكلى از اشكال ديگر افتد- و ردش با شكل اول بعكس تغيير قضيه از هيات طبيعى باشد- و نوعى از تعسف لازم آيد- مثالش در بيان آنك نفس جسم نيست گوئيم- نفس منقسم نيست و جسم منقسم است- و اين بر هيات شكل دويم است- و در بيان آنك گوئيم- قابل چيزى واجب نبود كه حافظ آن چيز باشد- گوئيم آب قابل صور است و حافظ آن نيست- و اين بر هيات شكل سيوم است- و تعسفى كه در رد اين قياسات با شكل اول باشد ظاهر است- و در سه ضرب اول از شكل چهارم- اين معنى از جهت مقدمات نتواند بود- چه مقدمات بعينها مقدمات سه ضرب از شكل اول است- اما از جهت نتيجه ممكن بود- مثلا اگر مطلوب اين باشد- كه بعضى از اجسام ناطق است- پس از وضع اين دو مقدمه- كه هر ناطقى حيوانست و هر حيوانى جسم- بر ترتيب شكل اول عكس مطلوب حاصل آيد نه مطلوب- و باشد كه عكس مطلوب بر وضع خلاف طبيعى بود- اما از وضعش بر ترتيب شكل چهارم عين مطلوب حاصل آيد- و در دو ضرب آخر از شكل چهارم ممكن باشد- كه مقدمات اقتضاء وضع ترتيب كند- مثلا مطلوب اين باشد كه نه هر موجودى محسوس است- گوئيم كلى موجود است و هيچ محسوس كلى نيست- و عكس كبرى هر چند مقتضى رد او با شكل سيم بود- اما باشد كه طبيعى نبود- و ترتيب حدود شكل چهارم- چون بحسب صورت عكس طبيعى است- وضع مقدمات بر هيات طبيعى بحسب ماده در وى- مقتضى ازالت آن تعسف نشود- پس باين سبب حكما ترك اعتبار اين شكل كرده‌اند- و از معرفت احوال ضروب و اشكال معلوم شد- كه ضروب منتج از هر چهار شكل نوزده است- يكى منتج موجبه كلى و چهار منتج سالبه كلى- و شش منتج موجبه جزئى و هشت منتج سالبه جزوى- و در اين نوزده‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست