responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 134

باشد لاحق همه اصناف حمل ايجابى و سلبى- و در اعتبار آن على سبيل الانفراد فائده نبود- مگر آنك دانند كه- حمل بالفعل حاصل است و خالى است از ضرورتهاى ديگر- و باين اعتبار آن را ضرورت بشرط محمول خوانند- و اما اگر آن امر كه مقتضى ضرورت باشد- نه متعلق بود بموضوع و نه بمحمول- اگر حصولش خاص بود بوقتى معين- آن را ضرورى وقتى خوانند- چنانك گوئيم- قمر منخسف است بضرورت- در آن وقت كه زمين ميان او و آفتاب متوسط بود- و اگر خاص نبود بوقتى معين- آن را ضرورى منتشر خوانند- چنانك انسان متنفس است بضرورت- در بعضى اوقات نامعين- و اين دو ضرورى لا دائم بود- پس اقسام ضرورى باين اعتبار شش بود- ضرورى ذاتى و مشروطه عامه- و مشروطه خاصه و وقتى و منتشر و بشرط محمول- و اما اعتبار دوام از دو گونه كنند- اول آنك- عموم و خصوص ميان ضرورت و دوام اعتبار نكنند- بل ملاحظت دوام تنها كنند- و باين اعتبار يا محمول موضوع را دائم بود- بدوام ذات موضوع يا بدوام صفت او- و اول يا دائم مطلق بود ازلا و ابدا- و آن آنجا بود كه ذات موضوع دائم الوجود باشد- مثالش خداى تعالى عالم است هميشه- يا نه چنين بود- يعنى ذات موضوع دائم الوجود نبود- مثالش انسان حساس است هميشه- و اين هميشگى نه چون هميشگى اول است- و هر دو را دائم ذاتى خوانند- چه در همه اوقات- وجود ذات در هر دو صورت حمل حاصل بود- و دائم مطلق اين دو قسم بود- و اما دائم را بدوام وصف موضوع عرفى خوانند- بسببى كه بعد از اين بگوييم- و آن يا دائم بود بدوام وصف مطلقا- و اعتبار مفارقت و لا مفارقت ذات نكنند- يا دائم بود بدوام وصفى- كه آن وصف مفارق ذات شود در بعضى اوقات- پس حمل دائم نبود بدوام ذات- و اول عرفى عام باشد و دوم عرفى خاص- و اول بر دوم مشتمل بود- و بر آنك دائم بود بدوام وصفى- كه هرگز مفارق ذات نشود-

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست