responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 13

بقرينه نگرند- يكى را قرينه ضعف بود و ديگرى را فعل- و همچنين نظر در اضافه و عدمش- كه در يك موضع اضافى بود- و در ديگر موضع غير اضافى- مانند زن كه با شوهر گويند و زن كه با مرد گويند- و همچنين نظر در تضاد- كه يكى را ضد بود و ديگرى را نبود- مانند طاق در عدد كه ضد جفت بود- و در بنا كه ضدش نبود- و يا هر دو را ضد بود و ليكن مختلف بود- مانند تيز در آواز و در اجسام صلب- كه ضد يكى گران بود و ضد ديگر كند- و گران آنجا كه ضدش سبك بود- و آنجا كه ضدش تيز بود- و يا هر دو را ضد بود و مختلف نبود- و ليكن يكى را ميان ضدش متوسط باشد و ديگر را نباشد- مانند زاويه حاده كه ضدش منفرجه است- و ليكن در مستقيم الخطين ميان هر دو متوسطى است- و آن قائمه است- و در آنچه يك ضلع مستقيم بود- و ديگر مستدير متوسط نيست- و بر اين قياس مى‌بايد كرد- و مراد از ضد در اين موضع مقابل است- و آن عام‌تر بود از ضد حقيقى-.

و باشد كه لفظى بر شخصى افتد- بتواطى بنسبت با شخصى ديگر- و باشتراك بنسبت با شخصى ثالث- مانند چشمه كه بر چشمه آب افتد- بر تواطى بنسبت با چشمه آبى ديگر- و باشتراك بنسبت با چشمه ترازو- و نيز باشد كه- اين لفظ باين دو نسبت ميان دو شخص بود- و ليكن در يكى بدو جهت- مانند اسود- بر شخصى كه اسود بود و نامش اسود بود و بر قير- و باشد كه يك لفظ باشتراك بر يك شخص تنها افتد- و ليكن از دو جهت- چنانك اسود بر اسودى كه نامش اسود بود- و از اين جنس اعتبارات بسيار واقع تواند بود- و اين قدر مثال را كافى بود- و بعضى از مباحث اين فصل خارج است از علم منطق- و اما چون باين نوع سخن مناسب است- بر اين وجه ايراد كرده آمده و الله المستعان‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست