responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 128

قضيه جزوى بود و خواهيم كه كلى كنيم- آن بعض را كه محكوم عليه بود بفرض معين كنيم- و لا محاله خاصى باشد در تحت عام كه موضوع است- پس لفظى مفرد محصل يا معدول بجاى او بنهيم- مثلا چون گوئيم بعضى مردمان كاتب نيستند- و خواهيم كه كلى كنيم گوئيم هيچ امى كاتب نيست- و اگر گوئيم بعض مردمان كاتبند- و خواهيم كه كلى كنيم گوئيم- هر يكى از آنها كه امى نيستند كاتبند- و اگر قضيه كلى بود و بر عكس خواهيم كه جزوى كنيم- بجاى موضوع چيزى عامتر از او بنهيم- مثلا چون گوئيم هر انسان ناطق است- و خواهيم كه جزوى كنيم- گوئيم بعض از حيوان ناطق است- و در شرطيات همچنين تعيين وضع كنيم- و اما چون خواهيم كه حملى متصله كنيم- هر مفردى را قضيه بايد كرد بايجاب يا سلب بسيط- پس ميان اين قضايا باتصال حكم كرد- مثلا خواهيم كه- اين قضيه را كه انسان حيوانست متصله كنيم- گوئيم اگر انسان موجود است حيوان موجود است- و همچنين اين قضيه را كه انسان حجر نيست متصله كنيم- گوئيم چنين نيست البته كه- چون انسان موجود است حجر موجود است- و رد حملى موجبه با منفصله سالبه چنان بود كه گوئى- چنين نيست كه- يا انسان موجود است يا حيوان موجود است- و رد حملى سالبه با منفصله موجبه چنان بود كه گوئى- يا انسان موجود است يا حجر- اما اين منفصله حقيقى نباشد- و رد متصله با حملى چنان بود كه گوئى- طلوع آفتاب مستلزم وجود روز است- و رد منفصله- چنانك زوجيت عدد معاند فرديت اوست- و در سالبه هم بر اين قياس گوئى- طلوع آفتاب مستلزم ظهور كواكب نيست- و زوجيت معاند انقسام بمتساويين نيست- و هم بر اين قياس مى‌بايد كرد- و با معرفت اصول گذشته- امثال اين تصرفات سهل باشد و الله الموفق‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست