- شخصى چند سال قبل وصيت كرده و وصيت نامهاى نوشته و امسال مجددا
وصيتنامه را تجديد كرده و به پسر بزرگش هم در زمان حياتش تذكر داده بود كه وصيت
نامهام را تجديد كردم و در فلان جا گذاشتم يعنى به پسرش گوشزد كرده كه به
وصيتنامه دومى عمل كنيد حال سه ماه است وصيت كننده فوت نموده هر چه گردش و تجسس
شده وصيت نامه دومى پيدا نشده ولى وصيت نامه اولى موجود است تكليف وصى او كه بنا
به وصيت نامه اولى دو نفر پسر بزرگ و ساير ورثه هستند چيست صبر كنند كه شايد وصيت
نامه پيدا شود يا دستور ديگر مىفرماييد.
ج
- آن چه را از وصيت دوم مىدانند عمل نمايند و بقيه را بعد از تفحص و
يأس از پيدا شدن آن مىتوانند مطابق احكام ارث عمل نمايند و هكذا چيزهائى كه با
قطع نظر از وصيت لازم بود عمل كنند از قبيل ديون و حج و امثال ذلك انجام دهند.
تصرف در موصى به موجب فسخ وصيت است
س 833
- شخصى وصيت مىكند و بعدا براى موصى اولاد ديگر پيدا مىشود و در
موصى به تصرفات انتقالى زياد مىنمايد و از دنيا مىرود بدون اين كه وصيت را فسخ
كند آيا اين تصرفات موصى دليل بر فسخ وصيت است يا اين كه وصيت بحال خود باقى است.
ج
- اگر مورد وصيت عين شخص خارجى باشد تصرفات ناقله فسخ وصيت است و اما
اگر متعلق وصيت كلى باشد مثل اين كه وصيت به ثلث از اموالش كرده باشد تصرفات ناقله
فسخ وصيت نيست و اولادى كه بعد از وصيت بدنيا آمده مثل ديگر اولاد از متوفى ارث
مىبرند.
س 834
- شخصى ثلث يك درخت خرما را مالك است و وصيت مىكند كه بعد از فوتش
ثمره آن را شبهاى جمعه به مؤمنين انفاق نمايند و پس از گذشتن دو سال از وصيت، ثلث
درختى را كه وصيت كرده بود با شخصى معاوضه