- اگر پس از مقدارى از وقت كه كافى براى نماز ظهر و عصر بوده فوت
شده، قضاء ظهر و عصر، هر دو واجب است.
س 23
- آيا پسر بزرگ مىتواند در زمان حيات پدر و مادر به آنها بگويد من
نمىتوانم قضاء نماز و روزه شما را به جا آورم و يا بگويد من در برابر قضاء نماز و
روزه شما اجرت مىخواهم؟ و آيا مىشود از تركه ميت به اندازه خرج نماز و روزه را
برداشت يا نه؟ و راستى چگونه ممكن است يك فرزند، به خاطر اين كه بزرگتر است اين
تكليف سخت بر او بار باشد؟.
ج
- شرط اجرت، براى پسر بزرگ در برابر قضاء نماز و روزه پدر و مادر،
مشكل است. ولى اگر پدر و مادر وصيّت كنند كه آن چه نماز و روزه از آنها فوت شده
استيجار كنند و مبلغى را هم در مقابل، تعيين نمايند، در صورتى كه اجير، انجام دهد
از پسر بزرگتر ساقط است.
س 24
- شخصى صوفى بوده و عمدا نماز نمىخوانده، آيا قضاء نمازهاى او بر
پسر بزرگتر واجب است يا نه؟.
ج
- اگر منكر وجوب نماز بوده و لذا عمدا نمىخوانده، قضاء نمازهايش بر
پسر، واجب نيست امّا اگر منكر نبوده و با اقرار بوجوب، نخوانده احتياط واجب آنست
كه پسر بزرگ قضاء نمايد.
س 25
- مادر اين جانب دو ماه قبل فوت نموده و وصيّت كرده كه يك ماه روزه
براى او بگيريم، آيا چون استطاعت مالى نداريم، خود و برادرم مىتوانيم روزه او را
بگيريم يا نه؟.
ج
- بلى مىتوانيد روزه او را بگيريد.
س 26
- كسانى كه در اواخر عمر در اثر مرض و حالت اغماء و ضعيف شدن حواسّ و
يا از دست دادن عقل نمازشان ترك مىشود، آيا بايد پسر بزرگتر قضاى آنها را نيز به
جاى آورد؟.
ج
- در صورتى كه در تمام وقت، ديوانه يا مغمى عليه بوده، قضاء آن بر
پسر بزرگ نيست. و امّا آن چه در حال مرض فوت شده يا طبق وظيفه انجام نداده، بايد
پسر بزرگتر انجام دهد و چنانچه عمدا ترك نموده احتياط آنست كه پسر بزرگ