پارس و تهران نو فاصله بوده ولى حالا هيچ
فاصله نيست و همه اينها تهران است با اين وضع حدّ ترخّص كجاست و آيا كسى كه وارد
مركز تهران شده و قصد اقامه ده روز كرده اگر به شميران و حضرت عبد العظيم و نارمك
و تهران پارس برود ضرر، به قصد او وارد مىشود يا نه و اگر كسى از شميران به حضرت
عبد العظيم كه سى كيلومتر است برود چون متّصل است نمازش تمام است يا حكم مسافر را
دارد و بايد نماز را شكسته بخواند و اگر كسى از تهران بقم حركت كرد از ميدان شوش
كه دروازه سابق بوده گذشت و صداى اذان را نشنيد مىتواند افطار كند يا بايد صبر
كند تا از حضرت عبد العظيم بگذرد و افطار كند و نماز را شكسته بخواند؟.
ج
- اوّلا اتّصال به وسيله جادّهاى كه در اطراف نزديك آن، مغازه يا
كارخانه مثلا ساخته شده و عقب آنها بيابان باشد كه اتّصال فقط از همين جادّه است
كافى نيست و ثانيا مثل تهران و شميران و حضرت عبد العظيم هر چند از هر طرف و بنحو
كامل متّصل شده باشند محلّ واحد شمرده نمىشود اگر چه يك بلد باشد و قصد اقامه در
هر سه اينها يا دو تاى از اينها با هم قاطع سفر نيست لكن در اين صورت نماز را
احتياطا هم شكسته و هم تمام بخواند و در مثل تهران و نارمك و تهران پارس كه از
محلّات تهران شمرده مىشود و وسعت تهران موجب آبادانى آنجا شده و ظاهرا محلّ واحد
است اگر قصد اقامه در هر سه يا دو تا از اين محلّها بنمايد و بنا داشته باشد در
بين آنها رفت و آمد كند و به قدر مسافت اگر چه ملفّقا باشد واجب است احتياطا جمع
بين قصر و اتمام نمايد ولى اگر كمتر از مسافت باشد، اقامه، قاطع سفر است و بايد
نماز را تمام بخواند و نسبت به حدّ ترخّص نيز كسى كه از تهران به قم و يا از قم به
تهران مىرود حدّ ترخّص او با شهر تهران ملاحظه مىشود نه با حضرت عبد العظيم، و
اگر به شميران مىرود يا از شميران به قم، حدّ ترخّص او نسبت به خود شميران ملاحظه
مىشود.
س 81
در مثل تهران بطول و عرضى كه در سؤال قبلى ذكر شد آيا مىتوانيم
بگوئيم تا حدودى كه شهردار بعنوان تهران، اجازه ساختمان مىدهد و اداره برق، برق مىدهد
و اداره تلفن، تلفن مىدهد و اداره آب، آب مىدهد، شهر تهران است و از آن حدّ كه
خارج شد، شهر تهران نيست؟