responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 208

ب. با بهره گيرى از مباحث هستى شناختى و انسان شناختى قرآن و روايات، مباحث مربوط به اخلاق توصيفى نيز قابل استخراج است.

ج. مبانى ارزش هاى اخلاقى نيز از متون دينى قابل حصول است.

چالش هاى رابطه ى دين و اخلاق

رابطه ى دين و اخلاق در جوامع كنونى دچار چالش هايى شده است كه در اين قسمت به تبيين و توضيح تعدادى از آن ها خواهيم پرداخت.

1.عدم التزام به اخلاق دينى

اخلاق دينى در جوامع دينى گسترش نمى يابد و به همين دليل، بسيارى از متدينان، التزام عملى به اخلاق دينى ندارند. دروغ گويى، نداشتن وجدان كارى، رشوه خوارى و ده ها نمونه ى ديگر از اين قبيل، در جوامع اسلامى، بر اين مدعا دلالت دارد.

اين بحران اخلاقى كه در چالش نخست ذكر شده است، بسيار جان سوز و دردناك است و نگارنده از مشاهده ى آن در برخى جوامع، رنج فراوان برده است; ولى بايد توجه داشت كه :

اولا

اين حادثه كليت و عموميت ندارد و همه ى جوامع اسلامى را شامل نمى شود علاوه بر اين كه برخى جوامع لائيك و سكولار نيز از پى آمدهاى فجيع بى بند و بارى و بى اخلاقى رنج مى برند;

ثانياً

التزام عملى نداشتن به الزامات اخلاقى، معلول عوامل فراوانى است كه بايد به آن ها با دقّت عنايت داشت و ارتباطى با اخلاق دينى ندارند; از جمله ى آن عوامل، مى توان به فقدان شأن اجتماعى و حقوقى براى اخلاق، نگاه تكريم آميز نداشتن به علم اخلاق، تحويل اخلاق به عرفان در پاره اى از عارفان اسلامى، نگاه تك بُعدى به دين، حاكميت علم سكولار در محافل دانشگاهى، بحران تعارض سنّت و مدرنيسم و بحران هويت در اثر نفوذ فرهنگ بيگانه اشاره كرد.

2.تضاد در اخلاق دينى

اخلاق دينى به جهت تعدّد اديان، گرفتار احكام متفاوت و متضاد و متشتت مى گردد; به همين دليل، حاكميت اخلاق سكولار بر اخلاق دينى ترجيح دارد.

اين چالش نيز قابل حل است; براى اين كه :

اولا

اخلاق سكولار نيز از روى كردها و ره يافت هاى مختلفى برخوردار است و به احكام اخلاقىِ متعارض منجر مى شود. اين روى كردها تنها در نفى اخلاق دينى مشترك اند;

ثانياً

در جوامع دينى مى توان بر اساس اكثريت قاطع متدينان به يك دين خاص، اخلاق دينى را حاكم قرار داد و از تشتت و تهافت جلوگيرى كرد;

ثالثاً

در جوامعى كه اكثريت قاطعى وجود ندارد، مى توان از مشتركات اخلاقى اديان مختلف بهره گرفت.

3.ترجيح اخلاق سكولار بر اخلاق دينى

اخلاق سكولار، بر اساس مبانى اومانيسم، حق مدار و تأمين كننده ى مصالح افراد و جامعه است; ولى اخلاق دينى تنها به تكاليف ميان عبد و مولا توجه دارد.

اين اشكال نيز بى مهرى به دين را نشان مى دهد; چرا كه حقوق بدون تكاليف و الزامات، تحقق پذير نيستند و تفكيك اين دو در عالم واقع امكان پذير نيست; علاوه بر اين، فقه و اخلاق اسلامى، مشتمل بر حقوق و تكاليف متعدد است و تكاليف اسلام نيز مبتنى بر مصالح واقعى انسان ها وضع گرديده است.

4.عدم پاسخ گويى اخلاق دينى به مقتضيات زمان

اخلاق دينى براى جهان متغيّر، احكام خاصّى ندارد و احكام ثابت اخلاق دينى نيز جواب گوى مقتضيات زمان نيست.

پاسخ اين شبهه اين است كه :

اولا

با فرض ثابت هاى اخلاقى، اخلاق دينى، جواب گوى نيازهاى اخلاقى ثابت است و اين شبهه مطلقاً با اخلاق دينى منافات ندارد;

ثانياً

هم چنان كه احكام اسلام در عرصه ى فقه به احكام ثابت و متغيّر تقسيم مى گردند و به نيازهاى ثابت و متغيّر فقهى مردم پاسخ مى دهند، احكام اخلاقى نيز به احكام انعطاف پذير و انعطاف ناپذير منشعب مى شوند; به همين دليل در روايات، آداب از فضايل تفكيك شده اند.

[1] . ويليام كى فرانكا، فلسفه اخلاق، ترجمه ى هادى صادقى، (مؤسسه ى طه)، ص 25.

[2] . ميرچا الياده، فرهنگ و دين، زير نظر بهاء الدين خرمشاهى، (تهران: انتشارات طرح نو، 1374)، مقاله ى اخلاق و دين، ص ص 14 ـ 13.

[3] . فرهنگ و دين، ص 6 ـ 5.

[4] . ويليام بارتلى، اخلاق و دين، ترجمه ى زهرا خزاعى، پايان نامه ى تربيت مدرس، ص 2.

[5] . رومانوگواردينى، مرگ سقراط، ترجمه ى محمد حسين لطفى، (تهران: انتشارات طرح نو 1376)، ص ص 49 ـ 50.

[6] - oet m.adams ethics and commands of god in philosophy ofeligion(oxfod univecity pess 1996)p.72 - 529.

[7] . فرهنگ و دين، ص 2; فردريك كاپلستون، تاريخ فلسفه، ترجمه ى اسماعيل سعادت و منوچهر بزرگمهر (تهران: شركت انتشارات علمى و فرهنگى و انتشارات سروش)، ص 349; محمد على فروغى، سير حكمت در اروپا، ج 2، (انتشارات زوار)، ص 7 ـ 356.

[8] . مايكل پترسون و ديگران، عقل و اعتقاد دينى، ص 270; ويليام بارتلى، اخلاق و دين، ترجمه ى زهرا خزاعى، ص 27 ـ 26.

[9] . اخلاق و دين، ص 58 ـ 56; تاريخ فلسفه، ج 7.

[10] . فرهنگ و دين، ص 23.

[11] . شيخ محمد حسن مظفر، دلايل الصدق، (مكتبه النجاح)، جلد الاول، ص 319 ـ 315; علامه ى حلى، كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد، (مؤسسه النشر الاسلامى)، الفصل الثالث فى افعاله، ص 302; عبدالرزاق لاهيجى، سرمايه ايمان، ص 57 ـ 59.

[12] . دكتر مهدى حائرى، كاوش هاى عقل عملى، ص ص 147 ـ 148.

[13] . جعفر سبحانى، حسن و قبح عقلى، (پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى)، ص ص 21 ـ 23.

[14] . محمد حسين اصفهانى، نهايه الدراية، ج 2، ص 8.

[15] . كشف المراد، ص 303.

[16] . دلايل الصدق، ج 1، ص 365.

[17] . حسن و قبح عقلى، ص ص 111 ـ 122.

[18] . محمد تقى مصباح يزدى، دروس فلسفه اخلاق، (تهران: انتشارات اطلاعات 1367)، ص ص 199 ـ 197.

[19] . عبدالكريم سروش، مجله ى كيان: دين اقلى و اكثرى، شماره ى 41، فروردين و ارديبهشت 77، ص 5.

[20] . همان.

[21] . همان، ص 6 ـ 5.andishe qom

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 208
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست