نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 82
است" (قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا
فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا).
" اگر راست مىگويى، همان وعدههاى دردناكى را كه به ما مىدهى در مورد
عذابهاى الهى تحقق بخش" (فَأْتِنا
بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).
اين درست به آن مىماند كه شخص يا اشخاصى در باره مسالهاى با ما سخن بگويند و
در ضمن تهديدهايى هم كنند و ما مىگوئيم پر حرفى بس است برويد و هر كارى از شما ساخته
است انجام دهيد و هيچ معطل نشويد، اشاره به اينكه: نه به دلائل شما وقعى مىنهيم و
نه از تهديدتان مىترسيم و نه حاضريم بيش از اين گوش به سخنان شما فرا دهيم!
انتخاب اين روش در برابر آن همه محبت و لطف پيامبران الهى و گفتارهايى كه همچون آب
زلال و گوارا بر دل مىنشيند حكايت از نهايت لجاجت و تعصب و بىخبرى مىكند.
ضمنا از اين گفتار نوح به خوبى بر مىآيد كه مدتى طولانى براى هدايت آنها
كوشيده است، و از هر فرصتى براى رسيدن به اين هدف، يعنى ارشاد آنان استفاده كرده
است، آن قدر كه آن قوم گمراه اظهار خستگى از سخنان و ارشادهايش كردند.
اين واقعيت از ساير آياتى كه در قرآن در باره نوح آمده نيز به خوبى روشن
مىشود، در سوره نوح آيات 5 تا 13 به طور مبسوط اين معنى را بيان كرده است قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ
لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا
ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً، ثُمَّ إِنِّي
دَعَوْتُهُمْ جِهاراً، ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ
إِسْراراً:" پروردگارا! من قوم خود را شب و روز به
سوى تو خواندم ولى اين دعوت من چيزى جز فرار بر آنها نيفزود!، و من هر زمان آنها
را دعوت كردم تا تو آنان را بيامرزى انگشتان خويش را در گوشها قرار دادند، و
لباسها را
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 82